پيام
+
[تلگرام]
« شكايت نامه» - به نام خدا - اگه اهل دلين كمي وقت بذارين درد دلمو بدين :
زمون جنگ وحوادث تلخ و شيرين با تموم مشكلات جبهه هاي جنوب وغرب منو خسته نكرده بود ، هيچوقت از تيرمستقيم و تركش و دردش ازشيميايي و زهرش، ازموج انفجارو وزوز گوش ودرد ستون فقرات ، ازجسم آسيب ديده ايي كه هرچه سن بالاتر ميره تحمل دردش كمترميشه ويا ازسالهاي طولاني دوا و درمون همراه بابيداريهاي شبونه توخونه تا بستري شدن و آواره شدن زن و بچه هام توبيمارستانا وحتي حسرت چندين ساله خوردن وآشاميدن بعضي ازنعمت هاي الهي نه تنهاشاكي نبودم بلكه ازعمق وجودم احساس رضايتي دارم كه برا همه كس قابل باور نيست فقط اونايي ميتونن باورم كنن كه همدردم باشن ، باوركنيد نمي خوام تا باورم كنين تاكنون هرچه كه برام پيش اومده شاكربودم اما دركنارشكر الهي از يه عده آدما و كاراشون شاكي ام ،
از بي مهري ها و توهين ها و زخم زبوناي آشكار وپنهون بعضي ازخوديا ، از كوچه و بازارايي كه روزي توديواراش نوشته بودن دلها فقط با ياد خدا آروم ميگيره اما الآن نوشته هاش با جملاتي كه رنگ و بوي خدايي نداره عوض شده شاكي ام ، از اونايي كه متولي فرهنگ اسلامي هستن وتوسالن هاي اجتماعات شون هنجار شكني ميشه ، از اونايي كه پول بيت المال مسلمين رو ميگيرن تا برا ترويج فرهنگ اسلامي و مذهب تشييع كار فرهنگي كنن اما بعضي هاشون كاري ميكنن تا عده ايي بي دين و مذهب خوششون بياد و براشون كف بزنن ، ازپوشش خانوما تو اماكن عمومي ، ازمجالسي كه ازسرشب تا دم صبح حلال و حروم ومحرم ونامحرم رعايت نميشه ، از پخش صداي موسيقي هاي مبتذلي كه با لوازم صوتي بسيارقوي حتي مجازش هم مزاحم خلق الله است شاكي ام ، از نيروي انتظامي وعدالتخونه نظام اسلامي ومسئوليني كه در برخورد با مروجين فساد و ابتذال كوتاهي ميكنن شاكي ام ، از پدر ومادرايي كه برا كلاساي فوق العاده بچه هاشون هزينه هاي فراون ميكنن اما تو برنامه هاشون كلاس دينداري واخلاق جايي نداره و عملاً با رفتارشون تو خونه كنارماهواره و موبايل و اينترنت ، بجاي درس دنيا و آخرت شناسي مشغول آموزش بي ديني هستن و از معلمايي كه تو كلاس درس به تدريس كتاباي درسي اكتفا كردن و درس دين و اخلاق را به معلم ديگه واگذار كردن شاكي ام و شكايت از اونايي دارم كه جرأت ندارن اعلام كنن كه دشمن درتهاجم فرهنگي تا كجا پيش اومده و چه مقدار از سنگراي دين و فرهنگ مونو گرفته . شاكي ام اما نميدوم چه كنم ، اگه اعتراض كنم ميگن امربه معروف ونهي ازمنكرمراتبي داره تا اينجا اومدي ديگه ادامه نده ، الباقي وظيفه دولت اسلاميه و اگه به اعتراضم ادامه بدم ازيه طرف عده ايي ميگن به مصلحت نظام نيست ازطرف ديگه عده ايي ميگن مگه انقلاب ومملكت فقط مال شماست ، هر كسي عقيده ايي داره ، به عقيده مردم احترام بذارين تا به شما وعقيده تون احترام بذارن ... البته ميدونم كه اين روزا گوش شنوايي برا اينجور حرفا كمتر پيدا ميشه ، دعا ميكنم و منتظر سفربه جمكران مي مونم تا شكايتمو تو صحن مسجد برا آقا بخونم و يقين دارم كه امام معصوم حتي از نامه نخونده ام باخبره . همونجا بهش قول ميدم كه اگه روزي ولي فقيه مون «سيدعلي خامنه ايي» اشاره كنن با همين جسم ناقص كاري بشه كارستون . فقط خواستم بدونين كه از سربازاي مالكم و فعلاًً دعوت به صبر و مالك و شمشيرش هم بدون فرياد عمارها به كارنمياد ، عمارها بايد كه فرياد بزنن تا اشعث ها علي را تحت فشار نذارن . اشعث هايي كه نميدونن و يا نميخوان بدونن با علي بودن يعني با پيامبر بودن يعني حق مطلق . اونايي كه جنگ هاي پيروز شده را با اراده هاي سست شون به شكست مي كشونن. اونايي كه امروزه ميگن به ماهواره ، اينترنت ، مد ، حجاب ، بانك و بازاري به كتاب و نويسنده به روزنامه و روزنامه نگار به دانشجو استادش گير ندين و به مهموناي خارجي بدبين نباشين . پيامبر و امام اول مون مهربون بودن شما هم راه اونا رو ادامه بدين . همون متحجريني كه يه زموني اشد مجازات خاطيا و مجرمين ميخواستن حالا رنگ عوض كردن و خودشونو منجي مملكت نشون ميدن كسايي اين همه رنگ عوض كردن بي شك در نبود عمارها و مالك ها ، تاريخ مسجد كوفه و سكه ها و ... را تكرار ميكنن . پس عمارها بايد باشن تومحله ومسجد وحوزه و دانشگاه ، توكوچه و بازار، توفضاي حقيقي و مجازي ، ميون خودي وغيرخودي فرياد بزنن كه : اگه علي (ع) رو قبول دارين و با افتخار از مهربونيش حرف ميزنين حتماً ميدونين كه علي (ع) باچه افكار وانديشه ايي و چندتا جنگ داشته؟ و فرياد بزنن كه : ياد شهداء به خير كه همواره سفارش ميكردن تا دور ولي فقيه حلقه بزنين و پشتيبانش باشين تا هرچه زودتر اسلام ناب درجامعه و بين مردمش فراگير بشه كه اگر شد اون در دانه هستي مهدي صاحب الزمان (عج) خواهد آمد . (بازنويسي شده در شب نيمه شعبان سال 96 )