شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

تسبیح دیجیتال
+ [تلگرام] بولتون ها چگونه از پا در مي آيند؟ درباره اخراج جان بولتون (مشاور امنيت ملي) از تيم ترامپ چه قضاوتي بايد کرد و چه نتيجه اي بايد کرد؟ بولتون، در دوره جرج بوش، معاون وزارت خارجه و همچنين سفير آمريکا در سازمان ملل شد. اين دوره، اوج جنگ افروزي صهيونيسم مسيحي در افغانستان، عراق، و لبنان و غزه است. آمريکا در اين دوره، ضمن اعلام جنگ جهاني چهارم با کشورهاي اسلامي، سوداي تغيير نقشه منطقه و ايجاد خاورميانه جديد را در سر مي پروراند. در آن سال ها اگر مقاومت اسلامي به رهبري ايران نبود، آمريکا با مشورت هاي امثال بولتون، خاک منطقه را به توبره مي کشيد. بولتون در اين دوره، بوش را متقاعد کرد ايران را «محور شرارت» بخواند و تا همين اواخر، خواستار حمله به ايران بود. اما اين آرزو، وقتي پاي محاسبات نظامي و امنيتي و اقتصادي به ميان مي آمد، شمايل يک کابوس بزرگ را به خود مي گرفت. نشان به آن نشان که به تعبير ترامپ، آمريکا 7 هزار ميليارد دلار در منطقه هزينه کرده بود اما او بايد مخفيانه به عراق سفر کند. بولتون در عين حال، همه ابهت و پرستيژ تمدن آمريکايي را قرباني سازمان تروريستي منافقين کرد؛ يا به يک معنا، به واسطه حمايت از اين سازمان، فقر آمريکا در مقابل ايران را نشان داد. او در گردهمايي تير منافقين در پاريس [اين شهر مقر FATF براي مبارزه با تامين مالي تروريسم است!!] گفته بود: «نتيجه بازنگري دولت ترامپ در سياست آمريکا در قبال ايران اين است که انقلاب (آيت‌الله) خميني تا دو سال آينده دوام نياورده و جشن چهلمين سالگي خود را نخواهد ديد.» او اکنون به آخر خط رسيده است. اما نه اين که ترامپ سر عقل آمده باشد. ترامپ در چند سال گذشته، هر چه با کشورهاي مختلف مذاکره کرده، زيرش زده است. او اگر مي توانست به ايران ضربه نظامي بزند، معطل نمي کرد؛ همچنان که از دشمني اقتصادي تا حد ممکن دريغ نکرده است. آنچه بولتون را از پا درآورد و دولت ترامپ را عاجز کرد، مقاومت و اقتدار بازدارنده ايران به واسطه نفوذ منطقه اي و توسعه قدرت بازدارنده دفاعي بود که شمه اي از آن در شناسايي، ردگيري و سرنگوني پهپاد پيشرفته آمريکا به نمايش درآمد. بولتون مثل خود ترامپ، خواستار تلافي اقدام ايران در سرنگوني پهپاد بود. اما همه برآوردها نشان مي داد درگيري با ايران، تبديل به باتلاقي غير قابل خروج مي شود. در حقيقت، آن چه تيم ترامپ را از هم گسيخت و فشار او را از تاثير انداخت، مقاومت مقتدرانه بود و نه فرستادن پالس مذاکره در برخي سفرهاي نا به جا به نيويورک و پاريس، که موجب هار تر شدن و گردن کشي ترامپ شد. اجمالا اين که اگر اقتدار منطقه اي و نظامي ايران -همان که آمريکا خواستار مذاکره براي ربودن آن است- نبود، امروز بولتون سر جايش بود و ايده حمله به ايران را پيش برده و کنار دست ترامپ جشن گرفته بود. افق پيروزي براي ملت ايران روشن است. رهبر حکيم انقلاب 27 تيرماه 94، در اوج لافزني هاي دولت اوباما فرمودند: "حضرات مسئولين آمريکايي -دولت‌‌مردانشان، دولت‌زنانشان- مشغول رجزخواني‌اند. البتّه ما ايرادي به اين کار آنها نداريم؛ مشکلات داخليِ آنها، آنها را ناچار مي کند که اين رجزخواني‌ها را بکنند. تسليم ايران را مگر به خواب ببينند. پنج رئيس جمهور ديگر از اوّل انقلاب تا امروز، در اين آرزو که جمهوري اسلامي را تسليم کنند يا مُردند يا در تاريخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما هم اين آرزو را هرگز به دست نخواهيد آورد که ايران اسلامي را تسليم کنيد. اين آقا ( رئيس جمهور وقت آمريکا) گفته است که مي تواند ارتش ايران را نابود کند. قديمى‌هاى ما اين‌جور حرفها را لاف در غريبى مي گفتند... اگر جنگى اينجا اتّفاق بيفتد، آن کسى که سرشکسته از جنگ خارج خواهد شد آمريکاى متجاوز و جنايتکار است". مقاومت فعال و انقلابي ( و نه اظهار عجز و ضعف ديپلماتيک) بود که هيمنه اقتدار آمريکا را به زير کشيد. و گرنه نوع مذاکراتي که با دولت هاي دموکرات و جمهوريخواه آمريکا در ادوار مختلف انجام شده، تنها به کلاهبرداري و بدعهدي و گستاخي بيشتر آمريکا انجاميده است.
تسبیح دیجیتال
پيام عاشقان
رتبه 0
0 برگزیده
903 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
پيام عاشقان عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top