شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

ساعت ویکتوریا
+ حرفاتونو تو خودتون نگه دارين جاش امن تره..!
حق
+ . کمي لبخند بزن! تا جهانم تاثيرش را از راز لب‌هاي تو بستاند... گمانم اين است، اين فاصله طعم لبخند را تلخ خواهد کرد. اما تو تاثيرت را بگذار... روي موج‌ تنهايي من، تيک تاک ساعت‌ها، و بلبل خواب رفته ميان زنگ اين خانه...! خواب ديده‌ام. تو مي‌آيي. ساعتم خواب خواهد رفت، و پرنده اي خودش را به پنجره مي‌کوبد تا مرا بيدار کند...! #مهران_رمضانيان
رضا صفري
عرض ادب
مهرباني #
چه زيبا چه با معنا@};-
+ گاهي به آخرين پيراهنم فکر ميکنم که مرگ در آن‌ رخ ميدهد…….
mariii
ان شالله به زودي براي من
@mariii خدا نکنه دوست من
بعدی همه 12 نظر قبلی
زيباترين پيراهن مادرم با خودش رفت و لطيف ترين روسري او برايم ماند که شب‌هاي سرد گرمايش درمان گردنم باشد . ياد تمام رفتگان در روز شهادت امام جعفر صادق ( ع ) گرامي باد @};-
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} روحشون شاد…
+ ...................خدا زيباست...................
سنگ صبور
چه گلاي قشنگي....:)
قابل نداره :)تقديم به شما
بعدی همه 10 نظر قبلی
آن الله جميل و احب الجمال
مخلصيم
+ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي / پروردگارا سينه ي مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشاي تا سخنان مرا بفهمند.
رب الشرح لي صدري و يسر لي امري واحلل عقده من لساني يفقهوا قولي
0رب الشريف لي صدري و يسرلي امري و اللهي عقده من لساني يفقهوا قولي
آيا حرفهاي نگفته زيادي داريد که دوست داريد بيان کنيد ؟
آيا در زندگي روزمره به نکات ريز و درشتي بسياري بر مي‌خوريد که بدتان نمي آيد آنها را در جايي بنويسيد ؟
همه 6 نظر
سلام عليکم ، در مورد جمهوري هيچ نظري ندارم ، خصوصا اسلاميش ! برا اينکه وجود خارجي ندارند .
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} درودتان باد ، نظرتان در اين مورد چيست ؟ موفق شديد اين را بخوانيد ؟ هر چه باشد شما صاحب نظر هستيد .
+ خودت را به سمت راستگويي عادت بده ....
راستگويي يک کرنش و يک بازتاب رواني و عقيدتي و اخلاقي است که از روي درک زياد و باورهاي ايدواوژيک و غايي يک
داده ام و ديگر به خودي حسي به چاخان ندارم چون احساسي نيست و بيان حسي ناشناخته در من وجود ندارد نزد کسي مجهول باقي که کافي ست و بگويم تا آنتاليا که و ندارد هم از تلفيق جملات و کلمات خارج و مفهوم گرايي شود ديگر فرزاد فريبرز و ف يده و فيل کش بماند که حق آب و گل دارند از بيان و و ناستازيا
خسته ام کردي اي زمانه تا کي به دنبالت بيايم زمانه دگر باد آباد هر چه آيد خوش است چون هرچه دلم خواست نه آن مي‌شود شايد يک روز خداوند از دنده راست بلند شود و همه چيز وفق مراد گردد ولي افسوس اين گنجينه سالهاست که با من سر جنگ دارد ديگر بايد واقع بين بود شايد قرار نيست توهم روزي حقيقت شود اي ديوانه از لنز عاقلها نگر تو که هستي که برايت خونه جلي ماندن شود شايد بايد از اينجا هجرت کرد
ميروم آنجا که ديگر هيچ کس نشناستم شايد زندگي ادامه شايد شهادت لايق شو. اما نه اگر مي خواست محقق شود تا به امروز مي گشت و نمي شکست خورد شدن استخوانهايت زير بار گناه و عدم پذيرش توبه ات به ريشت خنده برآورد برو به دنبال حقيقت کيوان که خربزه آب است فکر نون باش که عاقبت مرگ قسمت تو مي‌شود نه شهادت و نه رفتن ات زير اه سرن شت ببين با من چه کردي سدنوشت
+ من نتوانستم بي تقصير بمانم وقتي تو نقطه ضعفم بودي...
+ بناي خانه را بر ما نهادند سپس ما را در آن بالا نهادند چو از بالا نشستن غره گشتيم در آن بالا دو صد اما نهادند سروده بعد از انقلاب
+ و حسنک را سوي دار بردند و بجايگاه رسانيدند. بر مرکبي که هرگزننشسته بود نشانيدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنيد. هيچ‌کس دست بسنگ نمي‌کرد و همه زار مي‌گريستند، خاصه نشاپوريان. پس مشتي رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده.
+ اينک که جان به لب وَ لبِ ما به جان رسيد اين خنجر از شماست که تا استخوان رسيد زين آسيا شراره به هفت آسمان رسيد “اين نوبت از کسان به شما ناکسان رسيد نوبت ز ناکسان شما نيز بگذرد”
تا بوسه‌اي به من ز لب دلستان رسيد جانم به لب رسيد و لب من به جان رسيد......ساغول@};-
عقيل صالح
ممنونم که انتخابمو پسنديديد.
همه 5 نظر
*قاصدك*
فرياد که از هجر تو جانم به لب آمد، هيهات که دور از تو همه سال چنينم
عقيل صالح
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} @};-
+ شنو زان آدم گم کرده خود را که نه امروز خوش دارد نه فردا گهي در خواب خوش که در توحش نه از پايين خبر دارد نه بالا سروده قبل از انقلاب

اسپايکا

+ سن وبلاگم 15 سال و 5 ماه و 5 روز شده :)
اسپايکا
15 سالم بود، مثل هميشه پشت سيستم تو اتاقم، صفحه ثبت وبلاگ جديد جلوم بود تو فکر انتخاب يه آدرس براي وبلاگم بودم چند تا اسم اومد به ذهنم ولي قشنگ نبودن چيزي که ميخواستم رو نميرسوندن يهو از پسرخالم که چند ترم زبان جلوتر از من بود و کنارم رو صندلي نشسته بود پرسيدم پيشرفته به انگليسي چي ميشه گفت Advanced گفتم همين خوبه و دکمه ثبت رو زدم :دي
اسپايکا
از همون اول ميخواستم پيشرفته بودن رو به هر کس که مياد تو وبم القا کنم :D
بعدی همه 33 نظر قبلی
سن وبلاگم چنان رفته بالا حس ميکنم اينجا وطنم بوده ترک کردم
اسپايکا
{a h=beautifullove}کلبه تنهاييمريم{/a} همينطوره :)
ساعت ویکتوریا
پيام عاشقان
رتبه 0
0 برگزیده
904 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
پيام عاشقان عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top