سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک مشخصات اوقات شرعی
< 1 2 3 4 >

94/1/23
3:45 ص

یکی ازآداب و رسوم محله مون زیارت اهل قبور در روز اول سال نوست .

مثل خیلی از هم محلی هامون راهی آرامگاه شدم

تا با خوندن فاتحه و طلب آمرزش برای اموات ،

ازخداوندبرای خودم

توفیق عـزت دنیـا و آخـرت کنـم .

از یه طرف عجلـه داشتـم تا زود بـرگردم

خـونه ازطـرف دیگـه دستـه دستـه هـم محلی ها به

خصـوص اونــایـی کـه خـارج از محـل زنـدگی می کنـن بـرای

فاتحه خونی وارد قبرستون می شدن .

هنـوز احوالپرسی با این دسته تموم نشده

عده ایی دیگـه می اومـدن . خونه را بی خیال شدم

و این بـی خیالی فرصتی شـد تا بـا اونـایی که مدتـها از

هم دور بودیـم دیـداری تازه کنیـم و به گرمـی خاصی احـوال

هم را جویا شویم .

اگـه شماهـا هم همیـن احساس را داشتیـن 

بـدونیـن که این گـرمی خـاص فقــط در وقت

ابـراز محبت قلـبـی دوطـرفــه بــوجـود میــاد .

 اگه هر وقت دوستان و اقوام و آشنایان را دیدیم و با این دیدار شادابی

و نشاط ویژه ایی برامون بوجود اومده بدونیـم که طرف مقابـل از این

دیدار خوشحاله حتی اگه در گذشته کدورتی بین مون بوده باشه

و بـدونیم که قلـباًٌ هم دیگه را بخشیـدیم ولـی برخی عوامل

مانع اعلام بخشش بودن .

وقتـی مـزار رو تـرک می کردیـم بـه یکی از همراهانـم گفتم

اگه تـوی خونه پای تلویزیـون می نشستیم از تجـدیـد

دیـدار بـا این همـه از دوستـان و بستـگان و هـم

محلی ها خبری نبود . طرف با حاضر جوابی

گفت:

حق باشماست البته زرنگی کردی تا خیلی ها دم خونه تون

نـیـان و سـراغت را نگیــرن و ایـن طـوری مفـت در رفتـی .

!!!بچه محل!!! دوستت دارم

به گرمی و شادی دیدارهای سال نو


94/1/17
10:4 ص

طرح هادی

می دانیم طی دهه اخیر وسایل نقلیه و

ماشین آلات کشاورزی

افزایش چشمگیری داشته است ولی

معابر روستا نه تنها بهبود نیافته

بلکه بدتر از گذشته شده است .

با توجه به شناختی که از مردم این محل دارم می دانم

اکثریت از مزایای طرح مطلع اند .

آیا زمان آن نشده تا طرح هادی در این روستا اجرا شود ؟

به نظر شما هم محلی های گرامی

کدام عامل یا عوامل

نقش مؤثری در اجرایی شدن طرح هادی را دارند ؟ 

 بودجه و اعتبارات مالی 

همکاری مسئولین مربوطه 

شورای اسلامی و دهیار 

اراده اهالی محل 

اطلاع از محاسن طرح هادی

امید است با همدلی و همت اهالی روستای داردکاشت و

همکاری شورای اسلامی و دیگر مسئولین مربوطه شاهد

تغییرات اساسی در زادگاه و زیستگاه خود باشیم و

آبادی زیبای خود را آبادتر و جذاب نماییم .

ـــــــــــــ

در این راه می بینم نه یک اما و اگر

که این افسار دارد هزاران اما و اگر 

امسال می بینم تا 10 سال دیگر 

گر عوض شود 4 دوره شورای دیگر

شاید و شاید جوب و جدولی آید

اما آسفالت باشد چند سال دیگر

"هردمبیل"



93/12/5
5:14 ص

سالروز میلاد حضرت زینب (س) گرامی باد .

****      ****    ****      ****

 »آماده شدن مقدمات سفر زیارت به سوریه »

یکی دو شب قبل از دی ماه 1383  کنار تابلویی که

روی دیوار اطاق پذیرایی نصب شده بود ایستادم و

آرام آرام نوشته های روی تابلو را زمزمه می کردم که :

کربـلا در کربـلا می ماند اگـر زینب نبود .

  شیعــه می پـژمـرد اگـر زینب نبـود .

لحضاتی بعد وقتی با خواندن بعضی اشعار صدایم بلندترشد

 بچه ها از خواب بیدار شدند و پرسیدند که چه خبره ؟

گفتم :  نمی دانم چرا حالم خوب نیست ، بدجوری به هم

ریخته ام هوای خرابه شام زده به سرم .

دلم می خواست الآن آنجا بودم و ...

یکی از بچه ها گفت : اینجا کجا و خرابه شام کجا ؟  

تا همسایه ها بیدار نشدند چراغ را خاموش کن .

من هم چراغ را خاموش کردم و خوابیدم .

فردای آن شب پسر عموی دوست داشتنی ام 

( حسین ) زنگ زد که فـازمتـر و سیـم چین را بیار

که برق نداریم .

با عجله رفتم و دیدم که پایه فیوز کنتور برق خراب شده

نیاز به تعویض داره .

بعد از انجام کار چای تعارف کردند و مشغول خوردن

چای وبیسکویت بودیم که جواد گرائیلی با خانمـش آمدند .

هنوز احوالپرسی تمام نشده بود که جواد گفت :

حال داری تا سوریـه با هـم همسفـر شویم .

گفتم حال دارم ولی پول ندارم .

گفت من که از شما پولی نخواستم .

اگر آمادگی داری بگـو هر لحظه ممکن است ظرفیت تکمیل شود .

چون که برای یکی دو نفـر هم بیشتـرجا نـداریم .

انشاءالله فـردا یا پس فـردا حرکت می کنیم .

از همانجا زنگ زدم با همسرم مشورت کردم .

و ایشان در جواب گفت با توجه به قضیـه دیشب

بهتـره قبول کنی .

شاید حضور شما در منزل پسر عمو و هم زمان حضور آقا جواد

و طرح موضوع حکمتی درکار باشـه .

و دو روز بعد همراه آن کاروان زیارتی توفیق زیارت

حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) نصیبم شد .

و ماه ها بعد با اصرار زیادم هزینه سفر را از من گرفت .

از آنجایی که گذرنامه ام انفرادی بود متأسفانـه نتوانستم

همسرم را با خودم داشته باشم .

امیدوارم هرچه زودتر با برگشت آرامش در سوریه

توفیق زیارت آن اماکن مقدس نصیب علاقمندان شود .


93/9/13
12:18 ع

یه روز معلم مون تابلویی رو کنار تخته سیاه آویزون کرد

و گفت: از روی این تابلو نقاشی بکشید .

هر که نقاشی اش به این نابلو شباهت بیشتری

داشته باشه نمره بیشتری می گیره !!!

*******  *******   *******   *******

بعد نیم ساعت ورقه ها رو جمع کرد !!!

بعضی از نقاشی ها در حد قابل قبول و بعضی دیگه

به هر چیزی شباهت داشتن

الا به تابلوی کنار تخته سیاه !!!

معلم گفت : شماها نمونه مقابل تون بوده

چرا این همه اشتباه داشتید !؟

نمونه و الگو را نگاه کنین و دوباره بکشین .

بعد ادامه دارد که :

اگه دقت نداشته باشین  عادت میکنین

وقتی بزرگ شدید هم خود اشتباه می کنین

و هم دیگران رو به اشتباه می اندازین !!!

  *******  *******   *******   *******

سالها بعد وقتی پا به سن گذاشتم

دیدم که عده ایی مثل دوران دانش آموزی

باز هم در کشیدن نقاشی نمره قبولی نمی گیرن!!!

این بار تابلوی مقابل همه با تابلوی دوران

دانش آموزی فرق داره !!!

تابلویی به وسعت و بزرگی تصویر زندگی ، 

تابلویی به بزرگی تاریخ امامت و ولایت ائمه اطهار !!!

تابلویی که اندیشمندان و علمای دین و زندگی 

 مقابل مون قرار دادن !!! 

چرا و تا کی اشتباه !؟

به قول معلم بازهم اشتباه  !!! 

 اشتباهی که؛ هم خود و هم دیگران رو

به اشتباه و شاید هم نابود می کنیم !!!

اشتباهی که شاید فرصت جبرانش نباشه !!!

*******  *******   *******   *******

 رحمت خدا قلم  و صاحبش که

بدون تقلب جمله ایی راخلق کنه .... !!! 


93/7/8
10:23 ص

نمی خواهم تلاشهایی که برای برگزاری یادواره های شهداء ویا

گرامیداشت مناسبت های هشت سال جنگ ، بویژه هفته دفاع

مقدس انجام می گیرد را نادیده بگیرم . بی انصافی است اگر

بخواهم مراسم استقبال از رجعت شهداء را کم اهمیت جلوه

دهم و به قول بعضی ها نامردی است اگر بخواهم آثار فرهنگی

منتسب به شهداء و ایثارگران و رزمندگان را بی اهمیت بدانم .

آنچه مجبورم می کند تا گاهی قلم را با تندی به گردش در آورم

فراتر از اقدامات انجام شده در وادی جنگ و جهاد و فرهنگ ایثار

و شهادت است .

اگر در مجالسی و با در یادداشتی می گویم و می نویسم که به

آبادانی دنیای تان بپردازید ویا اینکه با سلیقه های قشنگتان این مسافر

خانه فانی را تزئین کنید ویا با بغض غریبانه ایی می خواهم که جان شهداء

دست از سر ما بردارید و ما را به حال خودمان رها کنید تا در کنج خانه ها

و آسایشگاه هابا درد های مان همراه شویم .

اگر می گویم که نگذارید تا دست به قلم شویم ، اگر می خواهم که

نگذاریدتا پای مان به مجالس و یادواره های شهداء باز شود ، سختی

در روایت گری و یادآوری خاطرات گذشته نیست بلکه طلب و خواسته

های رزمندگان و ایثارگران دوران دفاع مقدس است که چه بخواهیم و

چه نخواهیم حداقل آرامش و امنیت دنیای مان مدیون آنان است .

خواسته هایی که از آرمانهای مقدس و ایمان و اعتقاد قلبی آنان جاری و

خود عاملی برای حرکت شان بسوی میادین جهاد و شهادت می شد .

خواسته هایی که برای حفظ و بقای آن هرآنچه که داشتند را درکف

اخلاص و نهاده و با خدای خود معامله نموده اند .

آنان برای حفظ تمامیت ارضی این مملکت ، برای حفظ وآرامش جان و

مال مردم این سرزمین ، برای بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی ،

برای حفظ ارزشهای دینی و مذهبی و برای هرآنچه که سرمایه مادی

و معنوی بوده و مورد تهدید و تجاوز و غارت قرار گرفته بود و می رفت

تا سراسر این مملکت را در برگیرد به ندای عقل و دل خویش و به ندای

امام و رهبرشان لبیک گفتند .

عده ایی در میدان نبرد قهرمانانه جنگیدند و عده ایی هم در پشت

جبهه به پشتیبانی و تجهیز و تدارکات آنان می پرداختند .

جنگی که همچون جنگ های عصر حاضر ابتدایی ترین محصولش

شهید و مفقودو مجروح و اسیرو ویرانی های شهر ها و آبادی ها

بوده است .

با تقدیم ادب و احترام به تمام ایثارگران و رزمندگان

پرسشی را مطرح می کنم .

اگر عمل دیروز رزمندگان و اوج ایثارگری و رشادت های آنان

وادارمان می کند تا سر تعظیم فرود آوریم و تحسین و تقدیر

از آنان را وظیفه خود بدانیم . اگر راه و مرامشان خدایی و ثمره

عملشان برای تمام مردم این سرزمین بوده و هرچه از آن سالها

فاصله می گیریم عظمت و ابعاد کارشان نمایان تر می شود پس

چرا برخی به بهانه هایی که مجال ذکرش نیست به بی راهه می روند .

از جمله اینکه چرا اراده ایی مقتدر و مصمم برای ساماندهی عفاف

و حجاب که از اولین خواسته هایی است که در وصیت نامه های

شهداء آمده چاره جویی نمی شود .

به زبان ساده تر اینکه :

کاری به کار مفاسد اقتصادی و اداری و قضایی و دیگر پرونده هایی

 که هر از چندگاه به سر زبانها می افتد ندارم .

کاری به کار باندبازی ها و حزب بازی های سیاسی ندارم .

کاری به کار سینما و فیلم های هالیودی ایرانی ندارم .

کاری به کار موسیقی وآهنگ و آوازوتک خوانی ها و

جمع خوانی های دختران ندارم .

کاری به کار سالن های اجتماعات و فرهنگ سراها

و برنامه های شادآنان ندارم .

کاری به کار زیر و بم عروسی ها و جشنهای خصوصی

در معابر عمومی ندارم .

کاری به کار فقراء و گرانی ها و هدیه یارانه ایی خواربار ندارم .

کاری به کار جلوه گری و دهن کجی ماشین های میلیاردی به

آرزومندان ماشین های چند میلیون در خیابانها را ندارم .

کاری به کار هیچ کس ندارم جان شهداء دست از سر ما

بردارید که اگر ادامه دهم به طالبانیسم و

شاید هم بدتر متهم شوم .

"خدابخش قبادی"


93/5/29
5:25 ص

پـس از موج  دل واپسی ها ،

دل شــوره ام نگذاشت تا  دل آرام  باشـم . 

دل و دل کردم ،به نـدای دل گـوش دادم که می گفت :

دل سـرد نشـو ، تـو دل سوختــه ایی ، درد دل  بازگـو

شایـد  دل سـوزی ، سـوز دل ، دل چسبـی را از

تــه دل گـوش داد و بـرای  دل تنـگـی

که از دل نـوازی های  دو دل و

چنـد دلــه ها دل گیــر

شده باز گوید .

گفتـم ای دل :

اگـر دل باختـه ایی دل نـگران و دل داده ،

دلش مرده باشد چـــی ؟

آیـا دل جویـی ام دل گرمـش می کند ؟

دلِ یک دلـه ایی گفت :

ای شیر دل ، بـد دل نباش ،

دل قـوی کن که اگر کلام تـو دل آزار

نباشـد شایـد آن سیاه دلــی که او را سنگ دل

می خوانـی در گوشـه دلــش دل رحمـی ها داشته که

به وقت دل تنگـی ، دل به دریا زنـد و از دل بنـدی ها

و دل گرمـی هایی که روشن دلــی و زنده دلــی

را از دلـــش گرفته دل شستــه و از هر

دل واپسی    دل آرام تـر  شد .


  

92/4/19
4:12 ص

قـطار عشـق سـوی خـدا میرفت ...

ازهر ایستگاهی مسـافـرانی سـوار و در

ایستـگاه بـهشت

همـه پیـاده شـدنـد

جـزء انـدکـی از مخلـصیـن

گـویـا فـرامـوش کـرده بـودنـد که:

مقصــد خــداست .

.................................................

سـلام بـرعاشقـان طـریق عشـق

عـاشقـان و همسفـران !

بـارایحـه دل انگیـز رمضـان

فصـل عاشقـی فـرا رسیـد

عشـق بـازیهای تان ، گـوارای وجـود

التماس دعـا


  

91/8/7
2:52 ص

می گفت : وقتی به گذشته برمیگردم و خاطرات دوران کودکی و نوجوانی ام را مرور می کنم ، وقتی برخی از بچّه های اقوام و فامیل را می بینم که ایّام قبل و بعد از عید چه حال و روزی دارند دعا می کنم تا عید نیاید .

می گفت:  وقتی از پچ پچ پدر و مادم متوجّه می شدم که عید نزدیگ است روز و ساعت تحویل سال را از این و آن می پرسیدم و برای آغاز سال نو لحظه شماری می کردم . عید نوروز پررنگ ترین عید ما بود از اعیادی چون مبعث ، غدیر ، قربان ، فطر و مولودی های چهارده معصوم (ع) که با زرق و برق ها وجشن های امروزی ، حلاوت خاصی به جامعه می بخشدخبری نبود .

می گفت:  مشکل من با عید نوروز و یا نبودن اعیاد ملّی ومذهبی نیست ما در همان تنها عیدی که داشتیم گیر کرده بودیم چه رسد به این همه مناسبتها که برای هرکدامش مقدّمات مادّی و معنوی لازم است .

پرسیدم پس چرا دعا میکنی که عیدنیاید گفت : عید را دوست داشتم و دارم ولی دردهای پنهانش را نمی توانم تحمّل کنم . عقده ها و حسرت هایی را که از کودکی با جام فقر به کام مان ریختند مزه اش تا  به امروز در وجودم تلخی می کند این تلخی ها نه تنها از بین نمی رود بلکه گاهی اوقات به حدّ غیر قابل تحمّل می رسد .

می گفت : دیروز لباس دست دوّم بچّه های فامیل و لباس های کهنه بازار لباس عیدم بود ، آجیل سفره عید آنقدرکم بود که برای آبروداری مجبور بودیم فقط نگاه کنیم و گاهی هم برای همراهی با میهمانان چند دانه از آن را به دهان بگذاریم . خدا خدا می کردیم تا فامیلهای پولدار به خانه مان بیایند و درعید دیدنی ها هم چشم به جیب صاحب خانه داشتیم تا عیدی بدهند هرچند مادرم پولی که من و برادر و خواهرم جمع می کردیم را تا قبل از سیزده خرج می کرد ولی با این حال مشتاق عید بودم .

می گفت دوست عزیز : گردش در بازار و خرید لباس نو نداشتیم سفره رنگین و آجیل های جور وا جور نداشتیم امّا محبّت و مهربانی فراوان بود چندین خانواده که از چند تا عمو و عمّه ، خاله و دایی ،برادر و خواهر بودند دور هم جمع می شدیم و از احوال هم باخبربودیم .امّا امروز و در آینده چه به روز نسل های مان خواهد آمد ؟ امروز سفره های رنگین و لباس های نو و خرید مناسبت های روز پدر و مادر و دختر و جوان و روز زن و دیگر مناسبت ها روز به روز باشکوه تر می شود امّا دیگر از شلوغی و دور هم بودن ها خبری نیست .

 می گفت : دراین زمانه یکطرف ماجر خیلی از بچّه ها برادر و یا خواهر ندارند و درآینده هم عمّه و عمو و خاله ودایی و فرزندان آنها را نخواهند داشت و ازطرفی نوع شکل گیری شخصیت اجتماعی نسل جدید است که در پای میزکامپیوتر و اینترنت و ماهواره وگوشی های همراه شکل یافته و فرزندان ما را به سمت شخصیت انفرادی سوق داده  که از روابط عمومی حدّاقلی برخوردار خواهند شد و هرچه شخصیت اجتماعی به سمت وسوی شخصیت انفرادی سوق یابد انگیزه های ملّی جایگزین انگیزه های شخصی خواهد شد تا جایی که به بلای جوامع به اصطلاح متمدّن غرب دجار خواهیم شد .

وقتی دیدم خودش سواره درحال تاخت وتاز است گفتم : دوست عزیز لطفاً بیا پایین تا باهم بریم . من به عقیده تان وبه عقیده همه صاحب نظران در این امور احترام می گذارم و با خیلی از موارد هم  عقیده  هستم امّا برایم قابل قبول نیست که با حقوق زیر خط فقر که با رشد ساعت به ساعت گرانی همراه شده به دوستان و بستگان توصیه کنم که برای فرزندان تان برادر و خواهر و عمو و عمّه و خاله ودایی جور کنید که شاید به بیماری خود شخصیتی و دوری از اجتماع و برخی داستان های دیگر مبتلا شوند .

دوست عزیز : طرف نان ندارد تا شکم خود راسیر کند آنوقت داروی اشتها آور برایش تجویز میکنی و سفارش هم میکنی تا برایت تبلیغات هم داشته باشند .

شما دعا کن تا عید نیاید امّا من دعا میکنم تا هر روز و به هر بهانه ایی عید باشد ، شاید دل خود مان ودل خدای خود و دل بندگانش را به طریقی شاد کردیم که شک ندارم آن روز بهترین عیدمان خواهد بود .

خدابخش قبادی


91/1/18
5:23 ص

تمام عمرم خطا کردم عطا کردی    

                    چه ها زبنده دیدی و چه ها کردی

هزارمرتبه دیدی که توبه بشکستم 

                     دوباره بردل من باب توبه وا کردی

من از تو جانب دوزخ فرار کردم 

                    تو مرا جانب خود صدا کردی

تو با تمام بزرگی زبس کریم هستی  

                        مـرا از کودکی با خود آشنا کردی


  

90/8/10
3:43 ص

         سلسله ی عشق

         *خــدا خـالــق عشـــقـه *

        *محمّـد گل عشــــقه *   *علی مظهر عشقه *

         *زهرا وجـود عشـــقه *          * حسـن نمــاد عشقه *

      *حسین سالار عشقه *              *عبـاس ساقی عشقـه *

      *زینب شــاهـد عشقه *                *سجـّــاد راوی عشقــه *

      *باقــر کلام عشـقــــه *                *صـادق احیای عشقه *

     *کاظم  صابر عشــقه *               *رضـا ضامـن عشـقـه *

    *تقی جمال عشـقه *            *نقی پاکی  عشقــه *

       *حسن بقای عشقه *    *مهدی قیام عشـقـه *

      * اللهمّ عجّل لولیّـک الفــرج*  

 *دعـای عشقــه *

 تقــدیم بـه دوستـی کـه خـواسـته تـا کلـمـه عشـق

درمـتـنـی کـوتـاه  زیـاد  اسـتـفـاده بشـه 

خدابخش قبادی


  
مـــــدیـــــر
 
خدابخش قبادی[903]
 

گاهی برای خودم یه چیزایی می نویسم . و بعضی مطالب را تو وبلاگم بارگذاری می کنم. وبلاگ نویس نیستم فقط دوست داشتم برای خودم وبلاگ داشته باشم.


لـوگـوی وبلاگ
 

عنـاوین یادداشتها
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
دوستان
 
تغییر مطلوب نوشتار خانواده ی خانه EMOZIONANTE سیب سرخ اندیشه نگار به سوی فردا فرزانگان امیدوار شین مثل شعور عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال کانون توحیدشهر زازران لحظه های آبی ازهردری سخنی-از هرکجا تصویری -در پارسی بلاگ آلبوم محمد حسن اسایش-درپارسی بلاگ به یاد دوست هزاران سؤال همرا ه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان جزیره علم عطرظهور شب های عاشقانه و بارانی... آخرالزمان و منتظران ظهور جمله های طلایی و مطالب گوناگون عاشقانه ترین وب سایت عاشقانه=چشمان سبز لیلای مجنون قاصدک عشق سرخ من *** انـتـظـار *** برادرم ... جایت همیشه سبز ... روح مناجات *** نـذر آقـا *** رایان چوب علی اصغربامری شعر نظرمن افـــــســ❤ــونگـــ❤ــر جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام ایران من ای وطن منتظرظهور فانوس عشق بود دلی رفت وفراموش شد خط سرخ شهادت مصطفی قلیزاده علیار سایه بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن چم مهر خورشید پنهان مهندس محی الدین اله دادی گل باغ آشنایی دل نوشته های یک دختر شهید سکوت ابدی شاعرانه مکتب قرآن و عترت تکنولوژی با طعم دوستی کلبه درویشی بلوچستان محنا قران رایحه ی انتظار سیب خیال داروخانه دکتر سلیمی سـ ـ ـلام کارشناس ارشد اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی کربلایی دیگر دنیای آسان ««««« شب های تهران »»»»» اسپایکا چرخ خیاطی چلچلی من سه ثانیه سکوت اشک شور ►▌ استان قدس ▌ ◄ حنا، دختری با مقنعه مجله دانستنیهای فوریتهای پزشکی و سلامت سیمرغ مجله دانستنیهای تاریخ پزشکی حرف هایی از زبان منطق و احساس جادوی زندگی نشریه حضور گنجدونی هوای حوصله ام ابریست برادرم نگاهت، خواهرم حجابت ختم روزانه قرآن ویژه ماه مبارک رمضان جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی رقصی میان میدان مین عقیل صالح نگاهی نو به مشاوره طب سنتی@ ❤ღ (دلنوشته های من )ღ❤ کانون فرهنگی شهید خداوردیلو شهریار برلیان ساده دل تنها ****شهرستان بجنورد**** مشاور ماییم و نوای بی نوایی کلکسیون تمبرخانواده شهید محمدسخنی وجمیله رمضان اسیرعشق ~~~~~~ آشیانه علم ~~~~~~ عشق الهی ||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *|| داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani به خوبی فکر کن اتشنشانی بنادر کشور کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم نهانخانه جان تنهایی هایم را با خدا تقسیم خواهم کرد چون او خود تنهاست وبلاگ بایدهلو باشد جبهه مقاومت وبیداری اسلامی پایگاه زمین شناسی 88 دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) عالی نیوز ...برای تفکر تنهایی افتاب دوربین مدار بسته نســــل چـــــهارم سفیر دوستی جلوه های عاشورایی نیمکت آخر به نام آنکه وجودم زوجودش شده موجود تنهایی......!!!!!! دین و جامعه کربلا یادداشتها و برداشتها ستاره مروارید رسول ثریای کویر ایران کودکانه دل پرخاطره خنده بازار جکستان طلوعِ واژه سارا احمدی فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1 رضویّون - دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد عشقولانه .... جنون قلم هــومـــ ســـپـــیـــد مــــ هــر بـا ن تک درخت جاویدان چی بگم؟؟ تراوشات یک ذهن زیبا نودشه؛دانش آموزان دبیرستان شهیدحاجی دوره اول؛نمونه سوالات درسی سکوت سبز رویای شبانه نقدونظر پیامنمای جامع عاشقانه ها بوی سیب یاربسیجی بود نبود پرسش وپاسخ سرزمین اقتدار فرق بین عشق و دوست داشتن ریحانه آقاسیدبااجازه... غمکده ماتاآخرایستاده ایم مهتاب ملکوت هدهد باران انتظار .-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-. حق وباطل تیغی دولبه بانوی پایتخت کاسل آلو ♥ کلبه دلتنگی من ♥ المهدی قزوین آبیک 1450 شیخا محقق دانشگاه مهاجر ارمغان تنهایی فقط عشقو لانه ها وارید شوند سلام آقاجان - خرید و فروش محصولات کشاورزی و عطاری ها ســنــگــر مــن دوستدار علمدار کویر محبت غریبه ❤ღنیلوفرهای آبیღ❤ دلتنگ احساس تو ابـــــــــــرار گیاهان دارویی کوثر ولایت تکنیکهای دوست یابی، دوست خوب، دوست یابی کوهستان دیار عالمان انسان جاری - یادداشت های یک طلبه داستان های جذاب و خواندنی گدایی ِ در ِ جانان به سلطنت مفروش شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ بغض تلخ بلور نازک احساس تنها نون و ریحون دل نوشته طایفه زرگر چون میگذرد غمی نیست غزل عشق یاد نیما *×*عاشقانه ای برای تو*×* گوناگون فرمانده آسمانی من خون شهدا مشاوره - روانشناسی ایران * ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ * زیر باران (ابیات و اشعار برگزیده) حرف های تنهایی درس های زندگی قائد شهیدان مظلومند عاشقتم من.تو.خدا شبستان سربازی در مسیر دل شکســــته سه قدم مانده به.... ►▌ علوم و معارف اسلامی ▌ ◄ برادران شهید هاشمی دختری ازجنس باران پریا جووون یام‍ــــــــــــــــه‍ـــــــد ـــی نقطه ضعف دفتر تقدیر گروه اینترنتی رهروان ولایت سعادت نامه قدرت کلمات من الغریب الی الحبیب .:گـــــمـــــــنـامی بــــجـــــوی:. دلنوشته های یک فروند چریک بانو... خلوتگه راز خاکیهای آسمانی مدرسه علمیه معصومیه چناران خدمات کامپیوتری ولیعصر (عج) روستای باغ آسیا زندگی شیرین ماه نگار- گالری هنر های من و دوستم پا توی کفش شهدا سعید جندالمهدی ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت ✤ مـعـبـد شـائــولــیــن ✤ قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری اسیرعشق * عاشقانه ای برای تو * دخی خــــــــاص... مصطفی آشیانه سخن سازمان بسیج اساتید استان تهران اجازه نمی دهیم دلنوشته های یه دختراسفندی زشت است بی تو زندگی ،زیبای عالم وبلاگ خاتون کرد بشنو این نی چون حکایت می کند ارواحنا فداک یا زینب بهشت بهشتیان مشکات نور الله انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل سکوت باران.... باران مهدی یاران یه دست صدا نداره ツ شلمچه آبیک ღقلبــــــی بــه بلـــندای مــــــــــــــاهღ اواز قطره یــــک جـــــرعـــه بـــــــاران گل یا پوچ؟2 شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک تنـــــــــــــــــــهایی سحر یه دختره تنها دله عاشق . . . تسنیم نسیم پسران علوی - دختران فاطمی چهارفصل سیبک تلخی روزگار.... نفس بزرگترین سایت خنده بازار دلتنگی های مـــــــــــــــن وبلاگ شخصی محمد بی نام گل خشک راه فضیلت نامه ای در راه عشق ... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی پذیرش تحصیلی و منابع آزمون کارشناسی ارشد کلیه رشته ها منابع آزمون کارشناسی ارشد کلیه رشته ها دستگاه پاپ کورن ساز دل پر خاطره پایه عکاسی مونوپاد + ریموت شاتر بلوتوث مانتو عبایی طرح رنوس, مانتو عبایی نقره ای, مانتو عبایی مسی مکاشفه مسیح چـشـمـکـــ همه هستیم دهکده کوچک ما تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم گروه اینترنتی جرقه داتکو کلام عشق امید انتظار من محبت شاخابه عشق هفته نامه جوانان خسروشهر هر چی تو فکرته نگین سر سبز
آوای عـاشـقانـه


برای ورود به صفحه اصلی کلیک کنید دیـارعـاشـقان