90/1/11
5:9 ص
به نام خدا
زمون جنگ وحوادث تلخ و شیرین با تموم مشکلات جبهه های جنوب وغرب منو خسته نکرده بود،هیچوقت از ترکش و دردش ازشیمیایی و زهرش،ازموج انفجارو وزوز گوش و درد ستون فقرات شاکی نبودم، از تیرمستقیم وجسم آسیب دیده ایی که هرچه سن بالاتر میره و دردش تازه ترمیشه شکایت نکردم، ازسالهای طولانی درد و دوا و درمون همراه بابیدارهای شبونه تو خونه تا بستری شدن تو بیمارستانا و آواره شدن زن و بچه ام تو راه روهای بیمارستان وحتی حسرت چندین ساله خوردن وآشامیدن بعضی ازنعمت های الهی نه تنهاشاکی نبودم بلکه ازعمق وجودم احساس رضایتی دارم که برا همه کس قابل باور نیست فقط اونایی میتونن باورم کنن که همدردم باشن ، باورکنید نمی خوام تا باورم کنید چون میدونم تحمل این همه درد تواین همه سال کار راحتی نیست و میدونم حتی کار من هم نیست فقط لطف خدا بوده که تا کنون کم نیاوردم چون معتقدم خدا سعادتمو اینکونه خواسته وتسلیم اراده اویم.
ولی یه خواهش ازشما دارم واینکه کمی وقت بذارین و این شکایت نامه رو بخونین . اگه اهل دلین حداقل درد دلمو گوش بدین ازهرچه که تا کنون برام پیش اومده خدا رو شکرمیکنم بقول یکی که میگفت خودش داده وخودش گرفته. همه اش رو نخواسته ببره ، ما امانت داریم یه روز میآد وهمه اش رو میبره و درکنارشکربه درگاه خدا ازیه عده آدما و کارهاشون شاکی ام ، از بی مهری ها و توهین ها و زخم زبونای آشکاروپنهون بعضی ازخودیا شاکی ام، از کوچه و بازارایی که روزی تو دیواراش نوشته بود «دلها فقط با یاد خدا آروم میگیره» اما الآن نوشته اش با خطهای جذاب تر عوض شده که «آرامش زندگی باماشین ولوازم ...» از برخی مسئولین بخصوص اونایی که متولی فرهنگ اسلامی هستن وتوتماشا خونه ها و سالن های اجتماعات شون هنجار شکنی میشه شاکی ام، از اونایی که پول بیت المال مسلمین رو میگیرن تا برا ترویج فرهنگ غنی اسلام و تشییع کار فرهنگی کنن اما بعضی هاشون کاری میکنن تا عده ایی بی قید وبند دین و مذهب خوششون بیاد تا براشون کف بزنن ، ازپوشش خانما تو اماکن خصوصی و عمومی ، ازمجالس و جشن های ازسرشب تا دم صبح که حلال و حروم ومحرم ونامحرم رعایت نمیشه ، از پخش صدای موسیقی های مبتذل با لوازم صوتی بسیارقوی که حتی مجازش هم مزاحم خلق الله است شاکی ام ، از جونایی که جونی شونو ، سرمایه های آینده این مملکت و آروزهای پدر و مادرشونو برباد میدن ، از کسایی که با تجارت سم های مخدر و روان گردون به کاسبی مشغولن از نیروی انتظامی وعدالت خانه نظام اسلامی ونمایندگان مردم تومجلس و از مسئولینی که در برخورد با مروجین فساد و ابتذال کوتاهی میکنن شاکی ام ، از پدر ومادرایی که برا کلاسای فوق العاده بچه هاشون هزینه های فراون میکنن اما تو برنامه هاشون کلاس دینداری واخلاق جایی نداره شاکی ام، از پدرو مادرایی که بچه هاشونو بچه میدونن وبا رفتارشون تو خونه کناراینترنت ماهواره وموبایل بجای درس زندگی و دنیا و آخرت شناسی درس بی دینی ولامذهبی میدن شاکی ام ، از معلمایی که تو کلاس درس به تدریس کتابای درسی اکتفا کردن و درس دین و اخلاق را به معلم دیگه واگذار کردن شاکی ام،
شکایت از اونایی دارم که جرأت ندارن اعلام کنن دشمن درتهاجم فرهنگی تا کجا پیش اومده و چه مقدار از سنگرای دین و فرهنگ مونو گرفته وآسیب دیدگان تواین تهاجم کجای دنیاو آخرت قرار دارن .
ونمیدوم که چه کنم اگه اعتراض کنم میگن امربه معروف ونهی ازمنکرمراتبی داره تا اینجا اومدی الباقی وظیفه دولت اسلامیه که باید انجامش بده . اگه به اعتراضم ادامه بدم ازیه طرف عده ایی میگن به مصلحت نظام نیست ازطرف دیگه عده ایی میگن مگه انقلاب ومملکت فقط مال شماست ، هر کسی عقیده ایی داره ، به عقیده مردم احترام بذارتا به شما وعقیده تون احترام بذارن .
شاید حق با شما باشه ولی این درد دلم بود وشکایت نامه ایی که نمیدونم کجا باید ببرم ازشهداء وخدای شهداء طلب بخشش دارم والبته میدونم که این روزا گوش شنوایی برا اینجور حرفا کمتر پیدا میشه و میدونم دلهای زخمی شده از نامردمی های خودی ها درد دلاشونو کجا میبرن تا گوش شنوایی باشه . من هم مثل اونایی که با مولاشون درد دل میکنند منتظرسفربه جمکران میمونم تا این شکایت نامه رو تو صحن مسجد جمکران برا آقا بخونم . میدونم که با این چشم گنه کارم نمی تونم آقا رو ببینم اما یقین دارم که مولای ما حتی از نامه نخونده ام باخبره . همونجا بهش قول میدم که اگه یه روزی ولی فقیه و مولامون « سیدعلی خامنه ایی» اشاره کنه با همین جسم های ناقص کاری میشه کارستون.
سرتونو درد آوردم و خسته تون کردم خواستم درد دلمو گوش بدین و بدونین که ما سربازان مالک هستیم و فعلاًً دعوت به صبریم . آخه این روزا مالک و شمشیرش بدون فریادهای عمارها به کارنمیاد تو هر دیاری درکنارمالکها، عمارها باید که فریاد بزنند تا اشعث ها علی را تحت فشار نزارن . اشعث هایی که نمیدونن و یا نمیخوان بدونن با علی بودن یعنی با پیامبر بودن یعنی حق مطلق . اشعث هایی که جنگ های سیاسی ، نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی پیروز شده را با ایمان و اراده های سست شون به شکست می کشونن. همونایی که امروزه میگن به ماهواره ، مد، حجاب گیر ندین به بانک و بازاری به کتاب و نویسنده به روزنامه و روزنامه نگاربه دانشجو استادش گیر ندین . به مهمونای خارجی بدبین نباشین . اسلام دین تساهل و تسامحه . پیامبرو امام اول مون مهربون بودن شما راه اونا رو ادامه بدین .
عمارها باید باشن و فریاد بزنن ، باید تومحله ومسجد، تو حوزه و دانشگاه ، تو کوچه و بازار، تومجلس ودولت ، تو فضای حقیقی و مجازی ، میون خودی وغیرخودی فریاد بزنند که اگرعلی (ع) رو قبول دارین و با افتخار از مهربونیش حرف میزنین حتماً میدانید که علی (ع) چرا و چندتا جنگ داشته؟ و باچه افکار واندیشه ایی درجنگ بوده ؟
و ختم کلام اینکه از اشعث ها و ابوموسی ها شاکی ام که بی شک در نبود عمارها و مالک ها ، تاریخ مسجد کوفه و سکه و صلح حسنی وعدهای حکومتی را تکرار خواهند نمود.
یاد شهداء به خیر که همواره سفارش میکردن تا دورولی فقیه حلقه بزنین و پشتیبانش باشین تا هرچه زودتراسلام ناب درجامعه و بین مردمانش فراگیربشه که اگر شد اون دردانه هستی خواهد آمد . یاصاحب الزمان (عج)
گاهی برای خودم یه چیزایی می نویسم . و بعضی مطالب را تو وبلاگم بارگذاری می کنم. وبلاگ نویس نیستم فقط دوست داشتم برای خودم وبلاگ داشته باشم.