با رأی مردم اولین بابلکناری راهی مجلس شورای اسلامی میشود

منتخب مردم شهرستان بابل

در انتخابات 11 اسفند 1402

دکتر احمد  فاطمی  ــ دکتر حسن حسن نتاج 

راهی مجلس شورای اسلامی خواهند شد.

احمد فاطمی گاوزن از روستای درونکلای غربی

اولین بابلکناری میباشد که به

مجلس شورای اسلامی خواهد شد.

تبریک به منتخبین بابل  و

تبریک ویژه به اهالی روستای درونکلای غربی 

 "خیبـرشکن و خیبرشکنان"

چرا از این حرفها تعجب کردید؟!

+ در مرداد سال 92 "حسن روحانی" بعنوان رئیس جمهور جدید فهرست وزرای پیشنهادی دولت اول خود را به "علی لاریجانی" رئیس وقت مجلس شورای اسلامی تحویل داد. انتشار اسامی وزرای پیشنهادی در رسانه ها نشان داد که رئیس جمهور یازدهم، جمع ترکیبی از نیروهای شهره و غیر شهره را برای کابینه پیشنهادی خود در نظر گرفته است.

+ با توجه به اولویت سیاست خارجی در شعارهای انتخاباتی "حسن روحانی" که در ایام تبلیغات بر آن تاکید می شد همه منتظر بودند تا ببینند که فرد پیشنهادی او برای وزارت خارجه چه کسی هست. گمانه زنی رسانه ای بیشتر روی "سید حسین موسویان" سفیر اسبق ایران در آلمان متمرکز بود. با توجه به سابقه دوستی نزدیک موسویان با روحانی از یک طرف و از طرفی دیگر ارادت مشترک و فوق العاده هر دو آنها به پدر معنوی دولت جدید یعنی حجت الاسلام " اکبر هاشمی رفسنجانی"، تصور اولیه این بود که این فرد بعنوان نامزد وزارت خارجه دولت یازدهم به مجلس معرفی شود.

+ اما فرد مدنظر رئیس جمهور یازدهم، کسی غیر از موسویان بود. کسی که در نوع ارادت به راس دولت و پدر معنوی دولت جدید، به مثل موسویان بود. به بیانی صریح تر به لحاظ منش و مرام، هیچ افتراق و اختلافی میان "محمدجواد ظریف" با "سید حسین موسویان" نبود و نیست. شاید در تاکتیک و تکنیک اندک تفاوتی میان این دو باشد که البته طبیعی هم هست اما در نگاه و نظر غایی، کاملا هم افق بوده و هستند.

+  "محمد جواد ظریف" که از سوی "حسن روحانی" بعنوان نامزد تصدی وزارت امور خارجه در فهرست کابینه پیشنهادی جای گرفت، فردی ناآشنا با حوزه سیاست خارجی کشور نبود. او سالها در تیم نمایندگی ایران در سازمان ملل حضور داشت و از قبل همین حضور و البته حوادثی که بعدها رقم خورد ، از او بعنوان فردی کاملا آشنا با حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد.

+ تنها ویژگی ظریف آن بود که در زمره افراد کاملا مطلع به حوزه سیاست خارجی ایران محسوب می شد اما اینکه او چقدر در این حوزه توانست در خدمت تحقق اهداف ترسیمی نظام از حوزه مهم سیاست خارجی باشد، قطعا پاسخ مثبت نیست.

+ جدی ترین و مهم ترین کار مشترک "حسن روحانی" با "محمد جواد ظریف" حضور آن دو در دو تیم مذاکره کننده بود. عضویت این دو در تیم مذاکرکننده قطعنامه 598 در سال 67 به ریاست " علی اکبر ولایتی" و نیز عضویت در تیم مذاکرکننده هسته ای در سال 82 که ریاستش را " حسن روحانی" بر عهده داشت دو همکاری نزدیک روحانی و ظریف محسوب می شود. پخت و پز توافق معروف هسته ای موسوم به " سعدآباد" میان ایران و وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه که با واکنش منطقی دانشجویان انقلابی دانشگاه تهران رو برو گشت از معجزات! همین تیم بوده است.

+ به هر تقدیر وقتی نام "محمدجواد ظریف"بعنوان وزیر خارجه دولتی که مدعی توان! توافق با کدخدا را داشت مطرح گشت چنین انتخابی برای بسیاری از مطلعان و آگاهان قابل هضم و فهم بود چراکه وقتی راس دولت فردی چون روحانی هست باید هم وزیر خارجه اش کسی چون ظریف باشد.

+ تمام دستاورد و درحقیقت حاصل عمر مدیریتی کسی چون "محمدجواد ظریف"در هشت سال صدارت بر وزارت خارجه، پیمانی نافرجام و بدفرجام بنام برنامه جامع اقدام مشترک با عنوان اختصاری "برجام" بود که امروز از آن معاهده پر طمطراق! و پر سر و صدا، فقط و فقط یک نام خشک و خالی باقی مانده است.

+ آری ظریف همانی بود که قبل بود و همینی هم هست که امروز هست. اگر امروز وزیر سابق خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به فاجعه غزه که دل هر انسان منصفی را بشدت به درد می آورد خیلی راحت و در کمال وقاحت می گوید:" موضوع فلسطین، به فلسطینی ها ربط دارد" نه جای تعجب دارد و نه چیز جدیدی هست.

+ وقتی آن زمان که ظریف در مورد افسانه دروغین هلوکاست، آن موضع مضحک را گرفت و یا در پاسخ به پرسشی پیرامون توانمندی سیستم دفاعی کشور، جمله ای اغراق آمیز و هالیوودی در مورد توان سیستم موشکی کدخدا بیان نمود در حقیقت از آنچه که در ذهن و درونش می گذرد رونمایی کرده بود.

+ ظریف و تیم او باید در برابر افتضاحات مقطع مدیریتی خود هم به افکار عمومی کشور و هم به دستگاه قضایی مملکت پاسخگو باشند. متاسفانه چون امروز نه از نقد منطقی و مستمر رسانه ای خبری هست و نه از تعقیب مستدل قضایی، پس باید به او حق داد که طوری سخن بگوید که بکرات در شبکه ها و رسانه های صهیونیستی، بازپخش شود!

به قلم : شکرالله رضازاده

ــــــــــــــــــــــــــــ 

درد و سوزش باخت انتخابات ریاست جمهوری برای

غربگرایان قابل تحمل بود

ولی شنیدن "خیــر"  در پاسخ به سؤال دیدار با بایدن

مانند صدای شگافتن گلوله ایی بود که از بیخ گوش

کسی رد میشود و هستی اش را به لرزه در می آورد. 

تا عمق جان برای غربگرایانی که تار و پود وجودشان

به کعبه آمال شان وابسطه است به لرزه افتاد

تا جایی که صدای حق حق آنان در رسانه های

حقیقی و مجازی شنیده میشود.

 ـــــــــــــــــ

 این ریسمان وصل کی شود پاره ؟؟؟

♦چرا تبریک ؟!

پس از انتخابات 28 خرداد

و از لحظه مشخص شدن نتایج تقریبی آراء سیلی از تبریگ در فضای حقیقی و مجازی طنین انداز شده است.

اما چرا و چه چیزی را تبریک میگویند؟!

تبریک گفتن سران قوا ویا سران کشورهای دیگر یک حرکتی دیپلماتیک و گاهی هم لازم و قابل قبول است.

و البته تبریک گفتن کاندیداهایی که رأی نیاورده اند هرچند یک حرکت نمایشی است اما برای آرام کردن فضای هیجانی قبل از انتخابات و آماده سازی اذهان برای عادی سازی جامعه یک کاری عقلانی و رفتاری سیاستمدارانه و به نوعی قبول شکست رقابت انتخاباتی است که نه تنها پذیرفتنی بلکه از ضروریات پس از انتخابات است.

اما بقیه چی؟ این همه تبریک گفتن ها برای چیست؟ 

با مروری بر یک ماهه قبل از انتخابات به راحتی مشاهده میشود که؛ مکرر خون شهداء را مقابل دیدگان مردم گذاشته و با ترساندن مردم از فشار و تهدید دشمنان خارجی و ترساندن از عقوبت ترک وجوب حضور درپای صندوق رأی و عاقبت به خیر نشدن غایبین و همچنین به حق یا به ناحق دولت مستقر را آب کش کردن و برخی از رفتارهایی که البته سابقه در انتخابات گذشته هم داشته را انجام دادن ، نتوانسته مشارکت مردم را حتی به 50% هم برساند.

شاید برخی از این تبریک ها به خاطر حضور آن زیر 50درصدی پای صندوق رأی و کسب آرای منتخبین باشد که صد البته مهمترین موضوع تبریک ها همین است ولی آیا پیام نیامدن مردم پای صندوق آراء دریافت شده است؟ 

نیازی به فکر کردن نیست زیرا مثل روز روشن است که جای پیام تبریک‌ گفتن های تکراری باید با سرعت پیام مردم را دریافت و اعلام عمومی نمود و برای آندسته از کسانی که پای صندوق رأی نیامده اند چاره ایی اندیشید.

در این صورت است که هم مردمی که پای صندوق رأی نیامدند خوشحال شد و هم با این حضور نصفه و نیمه مسئولین مغرور نخواهند شد و با عملکرد بالا و جهشی خود ، برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی و انتخابات آتی ریاست جمهوری سیر مشارکت را صعودی نموده و راه آسیب رسانی به پایه های اقتدار نظام را مقاوم و مسدود خواهند نمود.

به نظـر میرسد باید جریان سیاسـی خاصـی که با این تبریک گفتن های مکـرر که اتفـاقاً ازحضـور حماسـی هم سخن میگویند را بیـدار کرد وگفت که :

اولاً ؛ در گفتمان دموکراسی حماسـه حضور زمانی ارزش حقیـقی خود را پیدا میکند که غایبین در حداقل محض باشند نه اینکه کمتر از نصف واجدین شرایط  پس لازم و ضروری است تا پیام عدم مشارکت 50درصـدی را سریعاً دریافت و از لحظه لحظه های دوران مسئولیت خود به سوی خرابی هایی که حداقل طی یک دهه گذشته بوجود آمده هجوم برده و با بهرمندی از حداکثر توانایی وبه قول مقام معظم رهبری بصورت جهادی آبادش کنید. 

خرابی های چون تورم ، گرانی ، عدم ثبات بازار ، عدم اعتماد به مسئولین ، بیکاری و... که هریک برای تنزل و حتی فروپاشی یک حکومت کافی است.

ثانیاً ؛  از قلم فررند شهید همت وام میگیرم که میگوید:

به شما تبریک نمی‌گویم، چون شما پیروز نشدید. 

حکایت شما حکایت آن دونده ماراتنی است که تازه برای دویدن انتخاب شده و به خط شروع رسیده است ... 

منتخبین این دوره از انتخابات اعم ریاست جمهوری و شورای های شهر و روستا تا خط پایان و پیروزی هنوز خیلی راه دارند.

و اگر چهار سال دیگر که به خط پایان رسیده و از روی روبان رضایت خدا و مردم رد شده اند، آن وقت تبریک ما را خواهند داشت. 

در این راه از هم اکنون به این فکر کنید که آن سوی خط پایان، حاج همت‌ها و حاج قاسم‌ها هستند که رسیده‌اند و ما و شما و هر کس دیگری که برای رضای خدا به مردم خدمت می‌کنند را نگاه می‌کنند.

رضای الهی ، رضای مردم ، رضای شهداء ، رضای امام زمان ، صداقت ، درست کاری ، وجدان کاری ، نجابت ، اقتدار ، اخلاق اسلامی و کار کار کار و .... را باید در عمل مشاهده کرد با حرف و ژست گرفتن نیست فقط عملکرد است و بس.

که اگر با حرف زدن و ژست کار و تلاش گرفتن بود تا کنون در غالب انقلابی گری ، اصول گرایی ، اصلاح طلبی و.... به خصوص در این ده سال اخیر زیباترین و مقدس ترین واژها و جملات خلق و تکرار گردید. 

اما آنچه ادوار گذشته برای مردم باقی گذاشتند را مردم به خوبی دیدند و با عمق وجودشان لمس کردند و این شد که مشارکت های بالا گذشته را به این مقدار تنزل داده اند و این شماها و چهارسال آینده و وعده های داده شده و نگاه های امیدوارانه به شماها ، پس بسم الله 

 امیدوارانه هرچه توان داریم برای شماها دعا می کنیم چرا که موفقیت شماها ، سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم سرزمین ماست.

به امید روزی که با کسب رضایت خدا و خلق او ، با صدای رسا و با عمق وجودمان به منتخبین امروز و مجاهدان فردا تبریک بگوئیم.

هم تبریک برای عملکرد گذشته منتخبین امروز و هم آمادگی برای مشارکت حداکثری جامعه پای صندوق رأی 

والسلام   

5 تیر ماه 1400         #خدابخش_قبادی

نامه انتقاد آمیز 20 بسیج دانشجویی به رئیس جمهوردرباره

خیانت تقسیم قدس در سازمان همکاری‌های اسلامی

در این نامه آمده است:

این چه دستگاه دیپلماسی ای است که فهم خیانت

قدس غربی ـ شرقی را ندارد؟ 

دستگاه دیپلماسی شما در این چندسال هیچ اقدام رو به جلو

و مثبتی را در راستای رهایی قدس انجام نداده است    .

در بخشی دیگر از این نامه عنوان شد:

جمهوری اسلامی ایران در همه ادوار گذشته تنها راه حل مسأله

قدس وفلسطین را مبارزه همه جانبه دائمی وخستگی ناپذیر

دانسته و برحق بازگشت آوارگان فلسطینی و برگزاری

انتخابات آزاد به عنوان حق تعیین سرنوشت ملت

فلسطین تأکید کرده است که نمونه آن درکلام

مقام معظم رهبری، توجه ویژه به مسلح

سازی کرانه باختری و مبارزه برای

«آزادی نهر تا بحر و نه حتی یک وجب کم تر» است    .

دانشجویان بسیجی اعلام کردند:

حضور جنابعالی و وزیر امور خارجه در کنفرانس اخیر سازمان

همکاری‌های اسلامی و سخنان دیپلمات مأبانه و غیرانقلابی

حضرتعالی وعدم شفافیت و تبیین گری دیدگاه جمهوری

اسلامی که توأم با سکوتتان درخصوص بیانه پایانی این

اجلاس صورت گرفت ، اندک امیدهای ملت ایران

 نسبت به دولت شما را رو به تباهی برد    .

پر واضح است که از منظر جمهوری اسلامی ایران

تقسیم قدس به بخش شرقی و غربی از اساس

مردود بوده و شهر قدس پایتخت کشور و

دولت فلسطین خواهد بود    .

در این نامه اعلام شد:

خیانتی که در هفته گذشته در سازمان همکاری‌های اسلامی صورت

پذیرفت زمینه نابودی فلسطین و رسمیت بخشیدن به رژیم منحوس

صهیونیستی بود. قدس غربی ـ شرقی شروع پروژه ای جدید برای

برهم زدن معادلات منطقه ای و ورود رژیم صهیونسیتی به عرصه‌های

دیگر است . عجب آنجایی بیشتر شد که شما و وزیر خارجه تان را در

اجلاسی مشاهده کردیم که نتیجه آن رای به قدس شرقی برای

فلسطینیان شد     !

در ادامه این نامه آمده است: 

متاسفانه مطرح نکردن ایده «همه قدس از برای همه فلسطینیان» از

سوی شما و دستگاه دیپلماسی تان در این چند ماه و چند روز و

بدتر از آن سکوت در سازمان و عدم حمایت قاطع و صریح ،

باعث مطرح شدن و برجسته شدن این طرح کثیف شد .

هرچند دستگاهی که پنج سال از عمر خود را مشغول برجام و

مذاکره با کدخدا کرده است ، طبیعی است که جایی برای

آرمان قدس و پرداختن به آن و آمادگی لازم برای

مقابله با حیله‌های مختلف از سوی مستکبران

را نداشته باشد    .

در ادامه این نامه عنوان شد:

رفتارهای غیرانقلابی و محافظه کارانه حضرتعالی در چنین محافل

بین‌المللی، نه تنها موجب تضعیف جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی

می‌شود، بلکه آسیب‌های جدی و جبران ناپذیری به دستاوردهای

رزمندگان جبهه مقاومت وارد می‌سازد.

همه قدس برای همه فلسطینیان است و اگر آن را با صدای بلند

فریاد نکردید در خیانت تجزیه قدس و به رسمیت

شناختن اسرائیل سهیم هستید .

 روحیه انقلابی لازمه تداوم انقلاب

یکی ازجملات کلیدی و مؤکد مقام معظم رهبری امام خامنه ایی داشتن روحیه انقلابی وحفظ و تقویت آن میباشد تاجایی که بارها حمایت ازجریان انقلابی را به مسئولین نظام یادآور شده اند.

با مروری برانقلاب اسلامی ایران ودفاع مقدس و همچنین با بررسی استراتژی انقلابی جبهه مقاومت اسلامی در یمن،عراق،سوریه،لبنان و...  میتوان روحیه برآمده ازفرهنگ غنی ایثار وشهادت که با پشتوانه عظیم آموزه های مکتب علوی و عاشورایی است را سدشکن عرصه های سخت و دشوار دانست روحیه ایی که به جای تزریق تزلزل وناتوانی، استواری وتوانستن را درمتن جامعه گسترش میدهد.

چهار دهه مبارزه ومقاومت مردم این سرزمین ثابت نمود که روحیه انقلابی بجای چشم دوختن به توانایی وثروت بیگانگان به دارایی ها وتوانایی های خود می اندیشد وامید وحرکت بسوی پیشرفت وتعالی رادر رگهای جامعه جاری میکند.

ازگذشته تاکنون عده ایی براین باور بوده اند که تنها در میدان جنگ فیزیکی به شجاعت و رشادت ودلاوری، نیازمند است لذا بجای هدایت و گسترش اندیشه های انقلابی و خلاق درعرصه های علم وفن آوری ، فرهنگ وهنر، سیاست ومدیریت ، اقتصاد وصنعت ، ... به کپی برداری طرحهای از رده خارج دیگران روی آورده وبا طرفندهای تبلیغاتی برجسب ابتکار وخلاقیت رابر عملکردهای خود می چسبانند این درحالی است که میتواستند با باور به توانایی های خودی ها ، به جنگ یکنواختی وسکون رفته و قله های پیشرفت را یکی پس ازدیگری فتح کنند همانگونه که دربرخی از عرصه ها اندیشمندان خلاق با شکافتن مرزهای دانش وفن آوری ، به دنباله روی از بیگانگان خاتمه داده اند.

اهمیت روحیه انقلابی را همین قدر بس که رهبری نظام، در مورد خودشان فرموده اند:

من دیپلمات نیستم   انقلابی ام.

با تأمل بر تأکیدات چند سال اخیر رهبری معظم انقلاب مبنی برحمایت ازجریان انقلابی و گسترش این روحیه به سادگی میتوان به نقش این اندیشه در پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پی برد.

روحیه ایی که درکنار توکل برخدا وتوسل به ائمه اطهار(ع) توانسته از مرز ناتوانی عبور کرده وبا شناختن توانایی های خود درعرصه های گوناگون در ردیف برترین های جهان قرار گیرد. 

روحیه ایی که به دور از هیاهو دل به طوفان حوادث میزند وبرای آرامش وآسایش هموطنان خود گام بر میدارد و یقین دارد که نتیجه ماندگاری درپی خواهد داشت لذا قبل ازهرگونه اقدام به عملی، رضای خدا رابر رضای هرفرد وگروهی ترجیح میدهد .

روحیه ایی که درکنار افزودن به دانایی و توانایی ، اصل عمل عالمانه و آگاهانه را در رآس امور قرار داده و عاشقانه در جهت رضای الهی گام برمیدارد تا قول وعملشان خالصانه وعبادت گونه باشد.

اگر مقام معظم رهبری دربیانات اخیرشان فرموده اند که « انقلاب ادامه دارد وبرای تداوم وحفظ انقلاب باید مبارزه کرد»

باید به این نکته نیز توجه داشت که تداوم انقلاب نیازمند روحیه انقلابی یعنی استوار و ثابت قدم ماندن درمسیر جهادی ، آن هم درعصر قتل عام فرهنگی وتهاجم علیه باورها و اندیشه های اسلام ناب محمدی(ص) توسط دشمنان ذاتی اسلام ومسلمین ومروجان اسلام آمریکایی.

روحیه ایی که اگر همچون حضرت حسین بن علی(ع) وحضرت زینب کبری(س) با شکست ظاهری روبه رو شدند ، سخت ترین و دردناک ترین حوادث رابا تمام تلخی هایش زیبا دیده و بجای حصول نتیجه مأموریت به تکلیف انقلابی خود عمل کنند.

هر مرام و موجودی را آفتی است وآفت روحیه انقلابی، منفعت وعافیت طلبی، حب قدرت وثروت و روشنفکر نماهایی که آمال و آرزوهای خود را در آمریکاه و اروپاه جستجو میکنند ومفسدان غارتگری که به محض دسترسی به بیت المال با بی رحمی به آن هجوم برده واین غارت راحق خود میدانند.

قلم به دستان مبلغ اندیشه های سکولار و لائیک ومروج ابتذال سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و منافقان ومنحرفان فرقه های نوظهور شیطانی و متحجرین احمقی که بجای ترویج اسلام ناب محمدی(ص) به ترویج خرافه های رنگارنگ مشغولند نه تنها آفت بلکه دشمنان ذاتی جریان انقلابی اند .

اگر فرمانده معظم کل قوا فرمان آتش به اختیار میدهند پس لازم است تا برای انقلابی بودن و ماندن وتقویت این جریان درهمه صحنه ها باشدت و حدت بیش از پیش حاضر شد.

اگرجریانی در این مملکت به تقویت نیروهای انقلابی روی خوشی نشان نمیدهند باید خود دست بکار شده وبا اختیاری که از رهبر انقلابی صادر شده تمرین اقدام به عمل نموده تا عرصه بر میدان داران صاحبان اندیشه های اقلیتی که قدرت وثروت اکثریت را دردست دارند تنگ شود.

لذا ضروری است تا با بی توجهی به هجمه های قلم به دستان رسانه های حقیقی و مجازی و به دورازسیاست زدگی به حرکت انقلابی ادامه داده تا روحیه جهادی درمیان نسلهای جدید نهادینه و حکومتی که ثمره خونها و مجاهدتهای مردان و زنان این سرزمین است از آفتـهایش مصون مانده وبه حرکتش ادامه دهد.

 شهریور96 خدابخش قبادی

««« قسمت اول »»»

براساس تئوری و عملکردهای سیاسیون میتوان :
4 جریان «اصلی» که به بدنه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران وصل میباشند را نام برد :

1 = اصولگرایان          2 = اصلاح طلبان 

3 = محافظه کاران     4 = مستقل ها

برخی از کارشناسان نیز معتقدند که عرصه سیاسی به این چهار جریان ختم نمی شود بلکه پس از فتنه 88 مشخصاً تعداد 9 جریان «فرعی» دیگر  متولد شده که با توجه به شخصیت فردی ، خانوادکی ، سیاسـی و حتی اجتماعـی و اقتصادی و  ...  در عرصه سیاسی ظاهر میشوند که عبارتند از :
 
   1  = اصولگراهای محافظه کار           2  = اصولگراهای اصلاح طلب

   3  = اصولگراهای مستقل                 4  = اصلاح طلبان اصولگرا

   5  = اصلاح طلبان محافظه کار           6  = اصلاح طلبان مستقل

   7 =  محافظه کاران اصولگرا              8  = محافظه کاران اصلاح طلب

   9 =  محافظه کاران مستقل

نکته اول :   تاکنون برخی ازاین دسته بندی ها شناخته شده و برخی دیگر تنهادرمحافل سیاسی ، آن هم بطور غیررسمی از آنان یاد میشود .

نکته دوم :  جریان حاکم در قوه مجریه که سال 92 وارد این قوه شده اند به به جریان « اعتدالی ها » معروف شده اند اعتدالی ها از میان جریانهای  9 گانه یارگیری نموده و خود را به این نام خوانده اند . چگونگی ها و چرایی های تولد اعتدال مبحث جداگانه ایی است که در هفته های پایانی قبل از انتخابات 96 به آن پرداخته خواهد شد .

نکته سوم :  ممکن است کسی یا کسانی مدتی در یک اردوگاه فعال باشند اما پس از مدتی به اردوگاه دیگری کوچ کنند . اردوکشی افراد از یک جریان به جریانی دیگر رسمی  دیرینه در مرام سیاسیون است که پس از هر شکست یا پیروزی عملیاتی می شود .

نکته چهارم :   در میان هریک از جریانهای موجود مرام سیاسی برخی ها با هم نزدیگ و برخی از هم فاصله و حتی متضاد میباشند .

نکته آخر :   ریزشهای سیاسیون از بدنه نظام دلایل گوناگونی دارد که در مباحث بعدی  به آنها پرداخته خواهد شد .

مواظب باشیم که:

زندگی سراسرش درس است ، اگرخوب درس نخوانیم

به راحتی مردودخواهیم شد

همانگونه که عده ایی از همکلاسی های ما در «فتنه 88 مردود» شده اند.

از مردودی های فتنه ها باید آموخت که

همه در معرض امتحانیم و اگر بصیرت نداشته باشیم

ممکن است ما هم مردود شویم .

گرچه «فتنـه سبـز» مرده است

اما «مردودی» های فتنـه و فتنه گران زنده اند

وامکان فتنـه های دیگـر همیشـه وجود خواهد داشت

به نام خدا

حجت الاسلام والمسلمین جناب دکتر حسن روحانی

رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران

سلامٌ علیکم پس از عرض سلام وآرزوی موفقیت

حضرتعالی ،امیدوارم کشتی دولت اعتدال با

تدبیر خردمندانه شما وهمراهان تان درچهارسال اول به ساحلی که وعده فرمودید

نزدیگ شده تا شاید برای چهارسـال دوم سُکـانداری وهدایت قوه مجریه

دراختـیارتان باشد . ادامه مطلب...