94/4/14
3:38 ص
کم تحرکی های ناشی از پشت میزنشینی و فراگیر شدن ،اینترنت و سرگرمی های رایانه ایی درکنار دسترسی سریع به وسایل نقلیه و دیگر نیازهای نسل کنونی و البته انـواع موادغـذایی معلوم الحالـی که رواج یافته است کارشناسـان سلامت جامعه را به سمتی سوق داد تا برای پیشگیـری و درمـان «ورزش و تحرک» را به عنوان اصولی ترین راه توصیه و تأکید نمایند.
وبه طبع مدیران جامعه برای حفظ و گسترش «نشاط و سلامتی» از طرح هایی که توانایی جذب حداکثری و هدایت آنها به سوی ورزش را دارد حمایت نموده و با اولویت بیشتری مقدمات اجرایی آن را فراهم می کنند.
و شاید به همین دلیل بعضی ها هرانگشتی که بدون تشویق سمت ورزش و ورزشکاران نشانه رود راخیانت به سلامتی و شادابی تک تک افراد جامعه به حساب آورند.
ضمن احترام به ورزشکاران عزیز :
در این یادداشت سعی شده تاتوجه مسئولان ورزشی و کارشناسان دینی و فرهنگی به نکاتی که در آن روی جام رمضان نهفته جلب شود.
برای جلو گیری از طولانی شدن مطلب ، فقط به نکات مهم پرداخته و «نقد و اعتراض» ویا تحلیل به خوانندگان محترم واگذار گردید .
به بهانه حضور درسالن های ورزشی ،مساجد از حضور نوجوانان و جوانان و حتی میان سالان خالی شده است.وبه تعبیری دیگر «جام رمضان» مساجد را از حضور بچه مسلمانها خالی می کند ، چه خوش مان بیاید یا خوش مان نیاید و یا اینکه مانند برخی ها به خاطر ملاحظاتی سکوت اختیار کنیم باید بپذیریم که جام رمضان «تهاجـــم فرهنـــگی»عیله خودمــان است. پس اگر امروز اظهار نگرانی می شود نباید به سادگی از کنارش رد شد .
جام رمضان نوش دارویی «شیرین و نشاط آور» ولی همچون عسل آغشته به زهری است که آفت بچه مسلمان ها دراین ماه گردید. ظاهرش هدایت به سمت ورزش ولی باطنش دور ماندن از انوار الهی است . اولین اثر این نوش دارو دور ماندن از برکت شبهای رمضان است.
اگر معنویت ماه رمضان ذخیره ایی برای بهره برداری طول سال است جام رمضان چه بهره معنوی برای نسل جدید دارد . گاهی شنیده می شود کهجام رمضان طرحی برای دورنگه داشتن نسل جدید از «سنگر مساجد» است و باید اهدافی را پشت پرده این طرح جستجو نمود.حتی اگرطراحان و مجریان جام ، نیت شان خیر بوده باشد ولی نتیجه اش چیزی جز «آسیب پذیری معنوی» نیست.
ماه رمضان «بهار قرآن یا بهار ورزش» ؟ماه رمضان ماه راز و نیاز با خدا یا ماه بازی و سرگرمی ؟
آیا نمی شود با برگزاری جام در ماه های دیگر سال ورزش جامعه را همگانی و از این «خسارت بزرگ معنوی» جلو گیری نمود ،یا اینکه نمی شود برای تداخل زمان برنامه های مساجد وسالن های ورزشی چاره ایی اندیشید؟
نباید به طرحان و مجریان جام رمضان بدبین بود ، انشاءالله نیت شان خیر است یادمان نرود که در پیشگاه خدا گاهی برای نیت خیر هم باید پاسخگو بود . عده ایی بدون توجه به تأثیرات منفی ازجام حمایت و عده ایی هم تبلیغات می کنند البته برای بعضی ها «ورزش و تبلیغاتش» زمینه سازی بازارهای داغ و کسب درآمد است.
از کنار این مسائل به سادگی می گذریم و اگر کسی هم حساسیتی نشان دهد او را متهم به «توهم توطئه» می کنیم . «همه غفلت می کنیم» حتی بسیجی ها و اعضای کانون های فرهنگی مساجد.
در جامعه ایی که حکومتش مزین به نام مقدس اسلام است دور کردن نوجوانان و جوانان و میان سالان درساعات معنوی ماه مبارک رمضان از بهترین اماکن یعنی «مساجد» چه توجیهی دارد؟ چرا و چه کسانی درعرفانی ترین لحظات عمر یعنی شبهای رمضان و درنایاب ترین لحظات عمر یعنی دوران جوانی وجود دلهای پاک را از مساجد محروم می کنند ؟ دیده بانان معنوی دین مبین اسلام در مقابل این ماجرا چه موضعی اتخاذ کرده و می کنند ؟
91/1/21
4:38 ص
نیمه شب 13 فروردین امسال عارضه بی خوابی به سراغم آمده بود ، سعی کردم خودم را با تلویزیون و کامپیوتر« ببخشید » رایانـه و گوشی همراه سرگرم کنم ، تا حرکت ساعت ها ، دقیقـه ها و ثانیـه ها را به سمت اذان صبح احساس نکنم . وقتی مشغول کار با گوشی بودم به این فکر افتادم تا از خط ایرانسل سری به اینترنت بزنم . هر چند کار با گوشی مدل پایین ، آن هم از نوع« چینی ارزان قیمت» برایم سخت بود اما برای وقت گذرانی چاره ایی نداشتـم . سر انجام بعد از سرچ کردن چند موضوع مختلف متوجـه شدم که باگوشی های همـراه هم می شود کار لب تاب و رایانـه خانگی را هرچند با حجم و کارایی کمترشان انجام داد . حتما برخی از خوانندگان محترم خواهند گفت که عجب کشف بزرگـی! آیا کسی هست با الفبای اینترنت آشنا باشد و گوشی مناسبی هم داشته باشد و این موضوع را نداند ؟ آری من هم براین باورم که اغلب کاربران از ابزارها و امکانات نرم افزاری گوشی همراه خود آشنایند . و از طرفـی هم همانند برخی از تحلیل گران این عرصه معتقدم که اینترنت علـوم و اطلاعات را آسان و ارزان و سریع در اختیار مان قرار می دهد ودر کنار بالا بردن ضریب هوشی، علمی و استدلالی ، جامعه را از شر عـوام فریبـی و فقر تحلیل مسائل گوناگون نجات می دهد . اما پرسشهایی ذهنم را مشغول کرد و مجبورم نمود تا برای پیدا کردن جواب ها دست به قلـم شوم و ازدوستان وخواننـدگان کمک بخواهـم . مواردی چون :
1) با توجه به اینکه یک روی مجموعه اینترنت سلاح مهاجمان برای ضربه زدن به اهداف مورد نظر است وازآنجایی که جستجوگران اینترنتی بویژه کسانی که ازگوشی همراه استفاده می کنند را اقشار مختلف با شخصیت ها ی متفاوت تشکیل می دهند آیا خطری شخصیت «فکری ، اجتماعی ، مذهبی و معنوی» کاربران بخصوص جوانان و نوجوانان را تهدید نمی کند ؟
2) شکی نیست حذف یکی از مهمترین ابزار و ملزومات تعالی جامعه انسانی نتنها غیر ممکن ، بلکه خیانت به نسل بشر محسوب می شود . ولی آیا با عنایت به جایگاه اینترنت و بهرمندی از سلاح ناقص « فیلتـر سازی » و با توجه به نقش «تهاجمی و تخریبـی» آن ، برای «دفاع و واکسینه» شدن جامعه چه روش کاربردی و مؤثری تدوین وعملی شده است ؟
3) درآموزشگاه های فنی حرفه ایی درکنار آموزش بـرق کاری ، کارآموزانی درحد مهندسین مجرب تحویل جامعه می شوند وآنان درحالی از برق برای شکوفایی جامعـه استفاده می کنند که ازمیزان خطرات جریان الکترسیته با خبرند و اولویت را به شعـار « اول ایمنـی بعـد کار» قرار می دهند تا سالم بمانند . آیا وقت آن نشده تا مراکز آموزشی و پرورشی درکنار آموزش استفاده ازعامل پیشرفت جامعه ، خطرات آن را آموزش دهند ؟ وآیا نمی شود همانند فنی کاران برق آموزش دید و با رعایت اصول ایمنی به ادامه کار پرداخت ؟
4) با استفاده از برخی کلمات و جملات دستوری مانند : « فیلتـر کردن»، «ممنوع و حرام» ویا «غیر قانونی» دانستن ورود به سایت ها و وبلاک های «سکس و مستهجن» ، «غیراخلاقی و غیرشرعی» تا کجا می شود به دفاع پرداخت تا «امنیت روانی و اخلاقی» و باورهای دینی و ملی و اندیشه های سیاسی محفوظ بماند ؟
5) خوب است بدانیم که در زمان « تهـاجم فیزیـکی» تلفـات خودی ها و پیشروی دشمن معلوم و مبارزان ، «قهرمانان ملی» و کشته شدگان در این عرصه« شهیـد» و مایه فخر ومباهات جامعه هستند ولی در« تهاجـم غیر فیزیکی» میزان پیشروی دشمن و تلفـات خودی ها نامشخص وکسانـی که مورد هدف قرار گرفتند « منحرفین و مفسدین » و مایـه ننگ جامعه به حساب می آیند . آیا سزاوار است که غنچه ها و گل های این مرز و بوم اینگونه پژمرده شوند ؟
6) آیا وقت آن نرسیده تا با « بسیج همگانی » و با «آموزش و تربیت» از خانواده تا آموزشگاه و دانشگاه به روشی عمل شود تا « فهماندن » جایگزین « ترساندن » شود و فهمیده ها به سلاح علم و آگاهی مسلح شوند و با سرلوحه قرار دادن شعار « اول ایمنی بعد کار» در این عرصه پیروز میدان شوند .
ایمنی سیستم های الکترونیکی و نرم افزاری از اصولی ترین و لازم ترین اموری است که محل بحث آن در این مبحث نمی گنجد .
90/8/18
5:25 ص
در سال 1949 یعنی حدود 4 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم «پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو)» بارهبریآمریکا و با حضور و عضویت کشورها یا روپای غربی باهدف مقابله باتهدیدات قدرت نظامی اتحادجماهیری شوروی وتسلط برمنافع ملتهاشکل گرفت
سازمان ناتو گرچه به بحث و بررسی مسایل سیاسی ، اقتصادی می پرداخت ، اما جهت گیری و رویکرد اصلی آن نظامی بود .
علی رغم پایان جنگ سرد و حذف تهدید نظامیاتحاد جماهیری شوروی که هدف اصلی شکل گیری ناتو بود ، این سازمان به کار خود ادامه داد .
از آن جایی که سیاست خارجی آمریکا براساس یک دشمن و تهدید خارجی استوار است با تئوریزه کردن فضای بعد از جنگ سرد بر مبنای " جنـگ تمـدن ها " استمرار حیات ناتو را با ماهیت نظامی ضروری دانست
دنیای غرب در مقابل « بیـداری جهـان اسـلام » با سردمداری آمریکا به صورت غیررسمی ، سازمانی را در حوزه فرهنگ ایجاد کرده که به تعبیر مقام معظم رهبری می توان آن را " نـاتـوی فـرهنـگی " نامید .
ماهیت فرهنگی ناتو بر خلاف تصور جدا و متفاوت از ناتو با رویکرد نظامی نیست . ماهیت فرهنگی ناتو صورتی تکامل یافته از همان ناتوی سابق است .
رسانه ها برای ناتوی فرهنگی بعنوان سرباز و لشگر نیروهای نبرد ایفای نقش می کنند .
سربازان متعدد فرهنگی با پشتیبانی مالی در کنار سربازان نظامی با اندیشه های مقاوم در مقابل نظام سلطه به نبرد مشغولند .
90/8/18
5:23 ص
ماهیت غیر آشکار ناتوی فرهنگی ، ضد فرهنگی دارد و اساس آن بر تخریب پایه ها و بنیان فرهنگی و ایدئولوژی کشورهای مقاوم در مقابل نظام سلطه بنا شده است .
شدید ترین حملات در میدانهای نبردی چون : تخریب روند بیداری جهان اسلام ، دامن زدن به اختلاف شیعه و سنی ، ترویج فساد و ابتذال اخلاقی ، تبلیغ و ترویج عرفانهای انحرافی و تخریب باورهای دینی صورت می گیرد .
ماهیت ظاهری ناتوی فرهنگی ، اقتـصادی که غالبا به دو گونه عمل می شده ، اول غارت ثروت و دوم تضعیف و مانع شدن از رشد اقتصادی کشورهای تحت سلطه است .
اما امروزه در میدان نبرد ناتوی فرهنگی ابزاری چون تـحـریـم هـا برای تسهیل هجمه های فرهنگی افزوده شده است .
نظام سلطه به خوبی می داند ملتی که به بحران اقتصادی و فقر مادی دچار است زودتر به مهلکه فقر فرهنگی وارد می شود.
وجه زمینه ساز ، که ماهیتی نظامی دارد . نظام سلطه جهانی جنگ نظامی به راه می اندازد تا بتواند برنامه اصلی خود که تخریب فرهنگ است را عملی کند ، که نمونه های آن در جنگ 33 روزه و نیز عراق و افغانستان عملیاتی شده است .
وجه مکمل ، ماهیت جنگ روانی دارد و به عنوان تسریع کننده برنامه های فرهنگی و اقتصادی و بعضاً نظامی عمل می کند ، جنگ روانی غالبا در حوزه موضوعی خاص عملیاتی می شود.
در مقوله انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران و دسترسی بومی به این فناوری در چارچوب عملیات روانی بازتاب داده شده و ایران به عنوان کشوری که قصد تولید بمب اتم و نابودی جهان را دارد معرفی شد.
رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی ، جنـگ نـرم وهدف اصلی آن نـابودی فـرهنـگ و هـویت ملـی جوامع به ویژه مقابله با ایمان انسان هایی است که ازهویت ملی و دینی خود دفاع کنند .
90/8/18
5:20 ص
بطورخلاصه آنچه را که در ناتوی فرهنگی
تبلیغ و ترویج می شود ، عبارت است از :
اصالت لـذت = دنیـاگرای = بی اخلاقی گـری اجتماعی =
فـردیت = افراطـی فمینیـسم = سوداگـری اقتصـادی =
تـوده گرایـی = ترویج بی بند وبـاری
انتشار دهنده چنین ارزش هایی خواستار ایجاد یک بحـران هـویتـی و پـوچـی
در میان جوامع اسلامی – انسانی هستند .
در گذشته تسلط بر منافع دیگر کشورها لشکرکشی به نقاط مورد هدف بوده
ولی امروزه به جای صرف وقت و هزینه های گزاف ، از
طریق کنترل اهرمهای کلیدی اقدام می کنند .
یکی از کلیدی ترین اهرمها که همواره مورد توجه استعمارگران
در میان همه ملتها و بخصوص ملل اسلامی بود ، مقوله فـرهنـگ است .
به تعبیر امام خمینی (ره) مایه خوشبختی و بدبختی همه
جوامع در فـرهنگ آنهاست و به قول مقام معظم رهبری
بی صداترین و مخرب ترین ابزار حمله فرهنگی است .
گاهی برای خودم یه چیزایی می نویسم . و بعضی مطالب را تو وبلاگم بارگذاری می کنم. وبلاگ نویس نیستم فقط دوست داشتم برای خودم وبلاگ داشته باشم.