بعضی از دوستان بر این باورند که:

سیاسیون  تحولات داخلی وخارجی زمان انتخابات را به گونه ایی

ترسیم میکنند  گویا اینکه ایران و خاور میانه و حتی جهان

حساس ترین دوران از عمر خود را سپری می کند .

در حالی که این امربا واقعیت فاصله زیادی دارد .

برای پاسخ به پرسش این عده از دوستان چند نکته که

می توانند حساسیت های انتخاباتی بشمار آیند را ،

یادآور می شوم و قضاوت را بعهده خودشان می سپارم . 

آیا شرایط ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به لحاظ ماهیت

انقلابی اش و هرگونه تحولی که مربوط به این مملکت باشد ،

برای صاحب نظران داخل و خارج از کشور حساسیتی به همراه ندارد ؟

آیا نقش تعیین کننده انتخابات که حساسیت های خود

را بوجود می آورد نمی تواند دست اندرکاران را به تکاپو

بیاندازدو تا جایی که برای حضور حداکثری شرایط

را بیش از آنچه که هست جلوه دهند .

آیا این امر مختص به مسئولین نظام و مجریان

انتخابات وانتخاب شئندگان  است؟

آیا کاندیداها درکنار شیوه های تبلیغاتی خود و

برای گـرم کردن تنـور انتخـابات و جلب توجـه رأی دهنـدگان ،

اوضـاع سیـاسی و اجتماعی و اقتصادی را به گونه ایی دیگر

جلوه نمی دهند و خودشان را منـجی و عامل

شکوفایی نسلهـای آینده معرفی نمی کنند ؟

آیا دشمنان پس از نا امیدی درجنگ فیزیکی ، تهاجـم غیـر

فیزیکی را با ابعاد گوناگون  در دستورکارخود قرار نداده اند؟

آیا یکی از بهترین گزینه ها در جنگ غیر فیزیکی نمی تواند

نفوذ دادن گروه ها و اشخاص ساخته و پرداخته سرویس های

اطلاعاتی آنان از طریق  ساز وکار انتخابات باشد ؟

آیا با بررسی انتخابات های گذشته نمی توان به این نتیجه رسید

که حساس جلوه دادن انتخابات حتی درمیان خارج نشین ها و

دشمنان قسم خورده این مرز و بوم هم وجود داشته و دارد ؟

آیا با توجه به انتخابات سال88

حساسیت زمان انتخابات نیاز به دانش و بینش سیاسی خاصی دارد ؟

یا اینکه فقط توهم مسئولین و دست اندرکاران امر انتخاباتی است ؟

 نهم فروردین خدایخش قبادی

 تحولات قابل توجه کشورهایی که با خیزشهای مردمی  رقم خورده  نشان از تغییر معادلات در جغرافیای سیاسی جهان دارد .معادلاتی که بدون شک به نفع گروه های نو ظهور بوده و پایه های اقتدارحکومتی حکام جوامع در حال انقلاب را به لرزه در آورده است . این دگرگونی  سیاسی حکایت از نگرش جدیدی دارد که از متن جامعه بیرون آمده و از مردم بی تفاوت دیروز قشر معترضی ساخته که تا سرحد تحمل سخت ترین شکنجه ها و ازدست دادن جان  و مال به مقاومت و پایداری ادامه می دهند . مقاومتی که  عصر جدیدی را با بیداری ملتها  رقم زده است . در این یادداشت با احترام به حوصله خوانندگان و رعایت اصل اختصار مروری بر روند شکل گیری جریان های سیاسی نوظهور شده که خالی از لطف نخواهد بود ، امید است مورد توجه قرار گیرد. 

ســرچشـمـه     در بهمن سال 1357 پیروزی انقلاب اسلامی ایران تحولات عمیقی را در جامعه ایران بوجود آورد،که به مرور زمان از مرزهای طبیعی و سیاسی فراتر رفته و موجب شکل گیری جریانهای مقاومت منطقه ایی گردیده است . تا جایی که از آن بعنوان تجدید حیات اسلام ناب محمدی (ص) یاد می شود . این در حالی است که سردمداران نظام های سلطه هرچه تلاش کردند تا اندیشه سیاسی و مذهبی این انقلاب را خفه ویا حد اقل در مرزهای ایران محصور نمایند نتنها موفق نشدند بلکه نتیجه عکس گرفتند و این امر میسر نبود مگر با تلاش رهبران انقلابی که اندیشه انقلابی را روز به روز شکوفا تر نمودند .

نیـروهای مقـاومت     با فراتر رفتن اندیشه سیاسی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران از مرزهای طبیعی و سیاسی،آن دسته از جوامعی که مورد هجوم و دخالت مستقیم و غیرمستقیم استعمارگران و ایادی آنان، بویژه رژیم صهیونیستی ،قرار داشتند، با توجه به شرایط بوجود آمده در این کشورها، با الگوپذیری از اندیشه سیاسی و انقلابی جهموری اسلامی ایران ، نیروهای مقاومت را برای دفاع از آرمان های ملی و مذهبی تشکیل دادند. تا جایی که محافل سیاسی بین المللی از این نیروها به عنوان ثمره انقلاب اسلامی ایران نام می برند.

شاکله نیروهای مقاومت     اکثرجنبش های مردمی جوانانی هستند که هسته ها و شاکله نیروهای مقاومت را تشکیل می دهند مقاومتی که از یک سو در لبنان و فلسطین موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی را به خطر انداخته و از سوی دیگر با حذف دیکتاتور های ساقط شده و تزلزل حکومت برخی کشورهای عربی و پادشاهی، می روند تا با سرنگونی حاکمان مستبد اندیشه های آزادی خواهی و اسلامی را از بدنه جامعه به سطوح حکومت ها رسانیده و زمینه را برای تشکیل حکومت های اسلامی فراهم سازند .

دشمنان نیروهای مقاومت    نظام سرمایه داری غرب و فرزند شوم آنان در خاور میانه یعنی رژیم اشغالگر قدس بعنوان دشمنان ذاتی و حاکمان مستبد برخی کشورهایی که حتی توده اصلی جامعه شان را مسلمانان تشکیل می دهند و برخی گروه ها و احزاب قدرت طلب و معلوم الحال نیز دشمنان اصلی اندیشه های اسلام ناب محمدی هستند که این شیوه را مغایر با منافع خود می دانند و به هر طریق ممکن درحال دشمنی هستند . برای مثال می توان به موضوع سوریه و تحولات چند ماه گذشته در آن اشاره کرد که چه گروه ها و چه کشورهایی، چگونه مواضعی را اتخاذ کردند . تا به زعم خود با حذف بشّار اسد و حزب مطبوعش یکی از حامیان نیروهای مقاومت و یا به قولی یکی از همراهان قدرتمند منطقه ایی ایران یعنی سوریه را به زانو در آورند و در نتیجه قدرت مانور و عرصه را بر سرچشمه ی تمام نیروهای مقاومت علیه استمارگران و استبدادگران تنگ نمایند .

چالـش ها   همان گونه که کوتاهی و انحراف برخی از همراهان انقلابیون در ایران سرعت نشر آن را کم کرده است و یا حوادثی چون فتنه 88 امید کسانی که از حذف نظام جمهوری اسلامی ایران ناامید شده بودند را زنده کرده است و همچنین سستی و گرایش برخی از رجال سیاسی و مذهبی بسوی امور اقتصادی شاکله نظام را به ویرایش داخلی مشغول نموده است، می تواند در کنار دشمنی های دشمنان و سنگ اندازی های دوستان ساده لوح از مهم ترین چالش های خیزش های مردمی و نیروهای مقاومت باشد.هرچند موج این سونامی سیاسی در پس این تحولات فراتر از حدی است که به نظر می رسد.

حـکومت عالـم گیـر   رشد تعالی نظام جمهوری اسلامی ایران و تاریخ سراسر فراز و نشیب چند دهه گذشته وتزلزل قدرتهای بین المللی و همچنین بیداری ملتها و گرایش جوامع اسلامی و حتی کشورهای غیر اسلامی به سمت وسوی عدالت نشان از بروز حادثه ایی دارد حادثه ایی که وعده اش قرن ها پیش داده شده است. نویدی که سخن از اراده الهی و عالمگیر شدن حاکمیت مستضعفین است هرچند کفر و شیاطین جایگاه بلندی در جهان داشته باشند. تاکید رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست وزیر ترکیه:

 تحولات منطقه تاکنون به نفع اسلام و مسلمانان بوده است

قویاً با هر طرح آمریکایی در ارتباط با سوریه، مخالفیم    

مقـدمـه :   

افزایش سرسام آور  انواع مواد اعتیاد آور در کشور و قاچاق روزافزون این مواد خانمان سوز از یک سو و ورود داروهای آرامبخش و مخدر آزمایشگاهی یا صنعتی از سوی دیگر به بدنه جامعه ، پیامدهای وحشتناکی دارد که در درجه اول بطور مستقیم نسل جوان را مورد تهدید جدی قرار می دهد، نسلی که آینده سازان این مرز و بوم خواهند بود . نسلی که اگر امروزه مورد توجه اکید قرار نگیرند در دام شبکه های سود جو و قاچاقچیان بین المللی و منطقه ایی قرار خواهند گرفت که علی رغم تلاشهای فراوان مجریان قانون و برخی از دلسوزان ، مرگ های خاموش و در انتظار آنان و فساد و تباهی سرمایه های انسانی و مادی در انتظار جامعه خواهد بود. که اگر در مدیریت این چالش کوتاهی و یا نابخردی صورت گیرد آینده ایی تأسف بار دامنگیر مردم این سرزمین خواهد شد.

تعـریف اعتیـاد   

حالتی که به دلیل ادامه استعمال برخی داروهای گیاهی و یا شیمیایی بویژه از انواع مخدر در شخص پیدا می شود و با احساس نیاز مبرم به استعمال آن دارو و همچنین لزوم افزودن آن برای تسکین درد یا حصول لذت ادامه می یابد که در صورت عدم محرومیت واستعمال ، اختلال های مزاجی و عصبی را به همراه دارد و فرد معتاد به دلیل وابستگی روانی و جسمانی ناخواسته درپی آن است تا ماده مورد اعتیاد را تهیه و مورد استعمال قرار دهـد . وبه تعریفی دیگر حالت مسمومیت تدریجی جسم که مبتلایان مجبورند تا هرچند وقت مقداری بر مصرف روزانه خویش اضافه نمایند تا اندازه ایی که بدن معتاد به آن مواد اغنی گردد .

علائـم اعتیـاد    

نشانه های اعتیاد به نسبت نوع و میزان مواد و همچنین شخصیت وتوان جسمی متفاوت است ، ولی چند عامل معمولاً مابین آنان مشترک است که پس از استعمال بروز می کند :

1)       تسکین درد

2)      انبساط خاطر همراه با آرامش

3)     خواب آلودگی همراه با روشنی ذهن

4)      کاهش میل جنسی

5)      تخفیف حرکت های ارادی ( افول اراده )

6)      رویاهای شیرین و مطبوع

7)      بروز برخی از احساس هایی چون : ناامنی ، تنهایی ، نفرت ، بی کفایتی ، افسردگی ، اضطراب و مشکلات جسمانی و گوارشی

مدت زمـان برای معتـاد شدن      

زمان خاصی برای معتاد شدن اثبات نشده است چرا که این موضوع هم به میزان و مدت مصرف و میزان سلامتی جسمی و روانی افراد بستگی دارد که عموماً بین یک تا سه ماه قابل تغییر می باشد .

علائم خــماری     

خماری در مراحل اولیه با نشانه هایی چون : خمیازه ،آبریزش ، عطسه ، تعریق زیاد ، بی اشتهایی ، بی قراری و پژمردگی همراه است و بعد ازآن هم بروز حمله های لرز و احساس سردی و اختلالات رگها ، سیخ شدن موهای بدن ، اسهال ، استفراغ ، درد های شدید شکمی ، درد پشت ، دست ، پا ، و سر درد های شدید در معتاد بروز می کند .

این اختلالات به تناسب مصرف اضافه می شود تا جایی که هزیان و توهم گویی و حتی به اعمال و رفتار جنون آمیز   می رسد که فشار ناشی از عدم تعادل جسمی و عصبی گاهی منجر به مرگ می گردد .

زمان نشانه های خـماری    

زمان نشانه های خماری  نیز به میزان مصرف وبه تناسب افراد حداقل 12 ساعت و حد اکثر 92 ساعت متغیر است و در روز پنجم کم کم حالات بوجود آمده که از علائم خماری بوده است کاهش می یابد و در عرض 8 تا 12   روز به حداقل میرسد و در این مراحل هرچه علائم خماری کاهش یابد به اشتهای خوردن و آشامیدن افزوده شده و به مرور زمان وزن و تعادل از دست داده را بطور نسبی به دست می آورد . هر چند برای به دست آوردن تعادل روانی به زمان و درمان خاصی نیاز دارد .

عوامـل بـروز اعتیـاد      

گرایش افراد به سوی ماده اعتیادآور گاهی اختیاری و گاهی تصادفی است که به ذکر چند مورد اساسی آن اکتفا می شود.

1) وجود سابقه اعتیاد در خانواده

2) شب نشینی و پارتی های فاسد

3) از دست دادن سرمایه های معنوی و مبانی اخلاقی و اعتقادی

4) دوری از نشست های علمی و کانون های فرهنگی و اجتماعی سالم

5) وجود فاصله های طبقاتی ، فقر و بیکاری

6) همنشینی اقشار 15 تا 20 ساله با اشخاص معتاد بویژه دوستان و فامیل

7) بیماری های جسمی و روانی و عصبی ( اعصاب و روان )

8) عدم اعتماد به نفس

9) عدم هدفمندی زندگی آرمانی در خانواده ها و فرزندان آنها

10) ضربه های عاطفی

11) مصرف خودسرانه داروهای آرامبخش و مخدر

12) اعتیاد های تصادفی که برای تسکین درد تجویز می شود و مصرف آن به درازا می کشد

13) سودجویی سودجویان قاچاقچی و تبلیغات ازسوی عوامل فروش مواد برای سود بیشتر

14) ارزانی و سهولت در دسترسی به مواد

15) آلودگی محیط نزدیک خانواده از قببیل کوچه و محله و شهر

16) عدم توجه به آموزش و فرهنگ سازی مضرات و خطرات اعتیاد

17) عدم نظارت و توجه اعضای خانواده بر عملکرد یکدیگر

18)  عدم کفایت سیاست گذاران در مهار و کنترل تولید و توزیع و کنترل مرزها

19)  سیاست های استعمارگران و گروهای سلطه طلب و قدرت جو

20) ضعف در برخورد ها و اجرای قوانین قضایی و انتظامی

فرهنگـی غلـط و مـرسوم در جامعـه   

 دوستانه ترین روش برای آشنایـی جسم و روان سالم به مواد اعتیادآور از طریق روشهای رایج و مرسوم جامعه صورت می گیرد فارغ از اینکه این استعمال در خاطره و ذهن مصرف کننده باقی خواهد ماند و در زمان ناهنجاریهای جسمانی و روانی ناخودآگاه به سوی آن سوق پیدا می کند . رسوماتی چون :

1) مالیدن تریاک بر لب نوزاد یا آلوده کردن پستانک و پستان مادر به هنگام شیردادن

2) دمیدن دود تریاک در گوش کودک برای رفع درد گوش

3) دمیدن دود تریاک به سر وصورت کودکان برای رفع سرماخوردگی یا باز شدن مجرای بینی

4)  قرار دادن تریاک روی دندان جهت رفع درد

5)  ساخت داروهای دست ساز و مخلوط کردن آن با تریاک یا شیره تریاک و تخم خشخاش

6) استعمال موردی برای رفع دردهای مفاصل، روماتیسم،سر دردها،سرماخوردگی،رفع مشکلات گوارشی،اسهال، استعمال برای آمیزش جنسی

مـرگ تـدریجـی   

 افرادی که بتوانند در میزان مصرف خود کنترل داشته باشند بسیار اندک هستند چرا که یکی از مهمترین مشخصه های اعتیاد خطر بی عرضگی و بی حالی است و این عدم توانمندی درکنترل اراده های فردی باعث می شود تا معتاد برای به دست آوردن مواد  تلاش بیشتری کند . اگر معتاد در راستای تهیه مواد دچار مشکلاتی شود به دروغگویی ، دزدی ، خیانت ، و مراوده با افراد پرخطر روی می آورد و به مرور زمان به این نتیجه می رسد که یک معتاد دزد و دروغگویی است که برای تأمین مواد مورد نیازش حاضر است تن به هر عمل ناهنجاری دهد و می گوید که من از نظر  اجتماع مرده ام  و می دانم که اگر ساعتی به مواد مورد مصرف نرسم مرده ام پس تن به پرخطرترین اعمال می دهم و در پس این خطرات چند ساعتی زنده می مانم و یا مرگ در انتظارم خواهد بود و این انتظار مرگ با اضافه شدن بر فقر مالی افزوده شده تا جایی که غالبأ در بدترین شرایط مالی و جسمی و فشار های روانی دست به خودکشی می زند .

زیانهـای فـردی و خانوادگـی     امروزه کیست که نداند زیانهای حاصل ازاعتیاد برای شخص معتاد و خانواده اش چه مقدار است .  اگر قدری درمحیط کار وزندگی خود دقت کافی داشته باشیم و عوارض ناشی ازاعتیاد را مورد بررسی قرار دهیم به سادگی درخواهیم یافت که اعتیاد چگونه دامنگیر معتاد و خانواده اش شده و مواردی چون فقر ، فساد ، بزه کاری و ازهم گسختگی خانواده ها را به همراه دارد . و آیا این کافی نیست که برای عقد قرارداد کاری ، شراکت و یا سپردن مسئولیتی و حتی انجام دادن وصلتی به سادگی نمی توان از میان افراد خانواده های دارای معتاد شخص مورد اعتمادی را یافت ؟

زیـانهـای اقتصـادی    اکثر رسانه های دیداری و شنیداری و مجلات و نشریات و روزنامه ها بویژه درصفحه های حوادث و اجتماعی با آب و تاب از زیان های اقتصادی اعتیاد، هشدارهای تکان دهنده ایی می دهند . در اینجا فقط برای جهت گیری اذهان یادآور می شوم که اگر فقط مقدار و میزان مصرف سرانه همان تعداد از آماری راکه مسئولین ذیربط از مصرف کنندگان مواد اعتیاد آور اعلام می کنند برای طول یک روز محاسبه کنیم و مبلغ به دست آمده را به تعداد روز های سال ضرب کنیم، مبلغ عظیمی به دست خواهد آمد که می توان ویرانی هایی را آباد ساخت و در پس این آبادانی تمدنی عظیم بر پا نمود .

زیانـهای اجتمـاعـی    چندین میلیون نفر با گروه های سنی و جنسیتی و اعتیاد مختلف و با میزان متفاوت از عناصر بی اراده و ترسو چقدر در عقب ماندگی جامعه مان مؤثرند . کسانی که حتی توانایی اداره زندگی فردی خود را ندارند و در پس مصرف دراز مدت مجبور به استفاده از توانمندی دیگران هستند . این عده سالها در جامعه زندگی می کنند. جمعیتی بی خبراز سرعت رشد صنعت وتکنولوژی و فن آوری جوامع دیگر، بی خبر از فراز و نشیبهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ، بی خبرانی که اگر هم چیزی بدانند اراده ایی برای تغییر وضعیت موجود جامعه در آنان وجود ندارد . جمعیتی که امکانات و فکرها و اذهان خلاقی را می طلبد تا برای کنترل این اقشار چاره ایی نمایند و یا حداقل مراقب جامعه ایی باشند که اینگونه افراد در آنجا سکونت دارند تا در پس رفتار مخاطره آمیز آنان آسیبی به دیگران نرسد. حال اگر قرار باشد در میان ملتهای منطقه و جهان جایگاه ویژه ایی داشته باشیم آیا با گرایش جوانان و حتی نوجوانان ، امکان پذیر خواهد بود ؟ آیا آرمانهای ملی و دینی و سرحدهای طویل این مرزو بوم که هر از چند گاه در معرض تهدید قرار دارد با آسیب دیدن نسل نو در معرض خطر نخواهند بود ؟

امکـان تـرک اعتیـاد    

معتاد به چند شرط می تواند ترک کند . در غیر اینصورت به سوی مواد مورد نیازش سوق پیدا می کند چه بسا اینکه رفتن به سوی مواد لازم ترین امور زندگی اش را تشکیل خواهد داد .

1)  معتاد خود باید بخواهد و به این نتیجه برسد که به آخر راه رسیده و با اراده خویش با تمام سعی وتلاش، خود را به راهی بیاندازد که بتواند به سوی زندگی سالم هدایت شود .

2)  خانواده و جامعه هم باید خود را آماده برگشت معتاد نمایند و با ابزار، بازگشت او را بپزیرند و فرصت زندگی سالم را برایش فراهم نمایند .

3)  روان و ذهن معتاد در قبل از اعتیاد آسیب پذیر بوده و در دوران اعتیاد تخریب شده و شخص معتاد باید به اصطلاح روان درمانـی شود این امر ابتدا از طریق اطرافیان و بعد از طریق افرادی که قبل از او ترک کرده اند و  پا به عرصه زندگی گذاشته اند صورت گیرد .

4)  مراقبت از سلامت و پرهیز از هر نوع کنش و واکنشهای عصبی و روانی از اطرافیان و فرد تازه ترک کرده باید صورت گیرد .

5)  عواملی را که باعث گرایش فرد به مواد اعتیادآور شده باید حتی المقدور از بین برده و یا دور نگه داشته شود.  اگر در مراحل پنچگانه یاد شده نقصی بوجود نیاید می توان از یک معتادی که تا چندی پیش یک انگل و مصرف کننده به حساب می آمد فردی مولّد و کارآمد ساخت که در بعضی موارد حتی اشخاص به ظاهر سالم هم توان رقابت با او را نخواهند داشت .

روانـکاوی عاطفـی 

 با بررسی روی معتادان و شناخت از سوابق دوران کودکی موارد ذیل عموماً استخراج می شود :

1) اغلب فرزندانی که به مادرخود وابستگی شدید داشته ولی مادر با رفتارش او را کوچک می کرده است

2) اغلب فرزندانی که پدرانشان یا به شدت سختگیر بوده ویا با ناتوانی در اداره امور خانواده روبرو بوده اند

3) اغلب فرزندانی که رابطه عاطفی زیادی با والدین داشته ولی از رفتار تبعیض آمیز آنان رنج می برده است

4)  سرگردانی بین حب وبغض ناشی از اعمال نفرت انگیزی که از دوران کودکی به خاطر دارد

5) اغلب افرادی که در دوران کودکی در محیطی که در آنجا متولد و بزرگ شده اند نسبت به همسالان خود از نظر درخواستها و خواهش ها تأمین بوده و در زمان بزرگسالی شرایطی بوجود آمده است که نمی توانسته به خواسته هایش برسد به مواد اعتیادآوری که او را به عالم بی خبری هدایت می کند روی می آورند .

منکرات عامـل سرعت گیری بسوی اعتیـاد   

یکی از بزرگترین و مخرب ترین عامل انحرافات اجتماعی، معضل بی قید و بندی افراد جامعه به قوانین شرع مقدس و اجتماعی است که اغلب با استعمال و عادت کردن به منکراتی چون دروغ ، غیبت ، تهمت ، افتراء ، بدبینی ، بدکمانی ، غرور ، قهر ، خیانت ، عدم اعتماد به نفس ، شهوت رانی ، خشم و عصبانیت ، حب خواب و تنبلی ، فحاشی و بد زبانی ظاهر می شوند که ریشه در تربیت و روح و روان آدمی دارند و در سرعت بخشیدن افراد بسوی اعتیاد مؤثر واقع می شوند .

عوامـل روانـی در افـزایش اعتیـاد   

باور همه مردم این است که اعتیاد روی جسم اثر نامطلوب دارد ولی فارغ از اینکه اعتیاد روی سلسله اعصاب مرکزی و نقاط مختلف اثر مستقیم دارد که به صورت اضطراب ، افسردگی ، بیقراری ، تسکین موقت درد ها آشکار می شود و یا عدم مصرف حالاتی چون تهوع ، استفراغ ، اسهال ، عدم تمرکز و پاشیدگی افکار بروز می کند که اگرانگیزه ایی قوی برای ترک آن نباشد تنها گزینه مصرف دوباره مواد است که به ذهن معتاد می رسد . هرچند انگیزه ی قوی ویا همان باورها و ایمان قوی ، روان و روحی سالم و قوی را طلب می کند و صد البته این امر محقق نخواهد شد که آدمی در طول زندگی درست پرورش یابد و از آن مراقبت کند .

بهتـرین روش مراقبت از خـود

 اگر قدری از سخنان صاحبان علوم و اندیشه های دینی، بخصوص علمای دین مبین اسلام را مورد توجه خود قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید ،که هدفی جز پرورش روان سالم و زندگی آدمی در کار نخواهد بود . وزمانی زندگی فردی و اجتماعی سالم و در مسیر رشد و تعالی قرار خواهند گرفت که شخص اعمال و رفتار خود را از اموری که نهی شده به حساب می آیند ،دور نگه دارد . لذا بهترین نوع مراقبت از خود ، گره زدن زندگی فردی و اجتماعی به فرامین الهی است که از دین مبین اسلام به ما رسیده که با ساده ترین روش مارا به سوی سلامتی و سعادت در دنیا و آخرت دعوت می کند.

کلام آخر   

 اینکه بیایید تا دیر نشده ، دست به دست هم دهیم و در حد توان خود گامی خالصانه برای ریشه کنی و یا به حداقل رسانیدن این معضل اجتماعی برداریم تا در دنیا و آخرت شرمنده فرزندان و نسلهای خود و خدای خود نشویم.