پیامبر اعظم (ص)

لا تَکرَهُوا الفِتنَه فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیر المُنافِقین؛

از فتنه و آزمایش در آخرالزمان نگران نباشید

چرا که موجب نابودی منافقان خواهد شد. 

میزان الحکمه

مواظب باشیم که:

زندگی سراسرش درس است ، اگرخوب درس نخوانیم

به راحتی مردودخواهیم شد

همانگونه که عده ایی از همکلاسی های ما در «فتنه 88 مردود» شده اند.

از مردودی های فتنه ها باید آموخت که

همه در معرض امتحانیم و اگر بصیرت نداشته باشیم

ممکن است ما هم مردود شویم .

گرچه «فتنـه سبـز» مرده است

اما «مردودی» های فتنـه و فتنه گران زنده اند

وامکان فتنـه های دیگـر همیشـه وجود خواهد داشت

 **گـرامـی بـاد سالـروز حماسـه 9 دی **

در زمان غیبت ای یاران بصیرت لازم است

                         گرچه در هر عصر و هر دوران بصیرت لازم است

در زمان غربت اسلام ناب و راستین

                         مسلمین را در دفاع از آن بصیرت لازم است

حق و باطل چون بهم آمیخت یا وارونه شد

                         بهر تشخیصش به هر انسان بصیرت لازم است

در هجوم فتنه و امواج طوفان بلا

                         تا شناسی نوح کشتیبان بصیرت لازم است

این نیاز اول هر ذی شعور و عاقل است

                         شیعه را البته صد چندان بصیرت لازم است

بالاخص امروز کز هر موج خیزد فتنه ای

                         بر نجات از ورطه طوفان بصیرت لازم است

بهر حفظ وحدت و دشمن شناسی این زمان

                         بیشتر بر مردم ایران بصیرت لازم است

گرگ‌ها را در لباس میش و باطل جای حق

                         تا که بشناسی به هر عنوان بصیرت لازم است

نوح را فرزند چون نااهل شد از بهر دوست

                         طرد او با دشمنان یکسان بصیرت لازم است

در زمان انتخاب مال و جان یا آرمان

                         بهر بگذشتن ز مال و جان بصیرت لازم است

گرچه یابد عترت و قرآن کنار هم کمال

                         در کنار عترت و قرآن بصیرت لازم است

بعد پیغمبر که امت غافل از حق شد به حق

                         تا که این غفلت شود جبران بصیرت لازم است

سخت باشد امتحان بهر خواص خودپرست

                         بر نجات از پنجه شیطان بصیرت لازم است

حال فعلی چونکه میزان است از قول امام

                         در قضاوت با چنین میزان بصیرت لازم است

عهد بستن با شهیدان کار احساس و عشق

                         بهر ماندن بر سر پیمان بصیرت لازم است

با امید یاری از رهبر، امام المسلمین

                         در زمان غیبت ای یاران بصیرت لازم است

                         ************

میگفت : شبی با اعضای خونواده مون بدون توجه به هم مشغول تماشای

قسمت آخر سریالی بودیم که چند هفته دنبال می کردیم ، ناگهان با 

شنیدن به هم خوردن کف دست خواهرم رو به طرفش کردیم که

چی شده ؟ گفت : می خواهید چی بشه؟ چرا کسی به من توجه

نکنه ؟همه دارن تلویزیون تماشا می کنن و کسی به فکر من نیست .

من تازه از اردوی دانش آموزی برگشتم کسی نمی برسه کجا بودی ؟

چی شده ؟ کی اومدی ؟ ...

پدرم گفت: دخترم حق داری بیا بشین و اول تا آخر ماجرا را برام تعریف کن.

بچه ها ترا درک نمی کنن ... خواهرم که می دونست اگردو سه دقیقه برا

بابا حرف بزنه ، صدای خر و پوف بابا بلند میشه زد زیر گریه و رفت تو

اطاقش ....و ما نفهمیدیم که آخر این سریال چی شد .

حکایت بعضی ها از جمله آقازاده ایی مثل «فائزه هاشمی» هم همینطوره .

در خوش بینانه ترین حالت میخوان دیده بشن ، در صدر باشند و دیگران به اونا

توجه ویژه ایی داشته باشن . حالا به چه قیمتی خدا می دونه .

اگر کاری که دختر «هاشمی رفسنجانی» کرده هزینه اش را خودش

ویا خانواده نسبی و سببی و سیاسی اش پرداخت کنن هرگز دست به

چنین کاری نمی زنن . چون از  آبروی نظام هزینه اش پرداخت میشه با افتخار

مزه حقوق بشری میده و شاید هم بگه که نظام به جماعت بهایی ظلم کرده

پس پاید دلجویی بشن و فردا و بس فردا  هم آقا بزرگ با تشکیل

دادگاهی در یکی از ایالت های آمریکاه و به بهانه پرداخت غرامت به بهایی ها

چند میلیارد دیگر از سرمایه این مملکت توقیف و دستبرد بزنن .

به هرحال از سیاست سر در نمیارم شاید من هم مثل فرزندان 

هاشمی رفسنجانی چنین بابایی داشتم نه تنها به دیدار خانواده بهایی شاید به

دیدار خانواده آریل شارون همون قصاب معرف «صبرا و شتیلا» می رفتم .

************************

بی‌بی‌سی و بهائیان نگران خانواده هاشمی!

درخواست علما و روحانیون برای ورود دستگاه قضایی به جرم فائزه هاشمی

   بعد از پابوسی بهائیان توسط نوری زاد  این بار فائزه هاشمی به دست بوسی شتافت! هاشمی رفسنجانی باید خانواده اش را مدیریت کند/

خانواده هاشمی تحت تاثیر جریاناتی خاص می باشند  

  تو دهنی فائزه هاشمی به پاسخ پدرش درباره دیدار با سران بهاییت   

پرسش اول : به نظرشما کدام یک ازعوامل زیر سبب تاخت وتاز به « محمود احمدی نژاد» و مرام ومنش او در میادین سیاسی می شود ؟

ü      عدم صداقت وپاک دستی کارگزاران در دولت احمدی نژاد

ü      نگرانی از نفوذ جریان انحرافی

ü      فشارهای بین المللی درکنار فشارهای مخالفان قدرتمند داخلی

ü      ترس از گسترش گفتمان انقلاب اسلامی

ü      اعلان صریح مواضع خود بدون درنظرگرفتن عرف رایج دیپلماتیک

ü      ازبین رفتن اتحاد و ضعف در اردوگاه اصولگرایان

ü      فضاسازی های رسانه ایی داخلی وخارجی علیه دولت برآمده از متن اصولگرایی

ü      گرایش به طبقه میانی وپایین جامعه

ü      بی توجهی به معجزه پول وثروت در تغییر معادلات سیاسی

پرسش دوم : علت کسب آرا وتشکیل دولت « حسن روحانی » را در کدامیک از موارد زیر می دانید ؟

ü      عدم اعتماد به دو جریان تند اصولگرایی و اصلاح طلبی

ü      پذیرش شعار «اعتدالگرایی و تدبیر وامید» از سوی مردم

ü      تفاهم آشکار وپنهان اصلاح طلبان واصولگرایان برای عبور ازجریان احمدی نژاد

ü      جلوگیری ازگسترش محبوبیت احمدی نژاد دربین توده رأی دهندگان

ü      ترس از حضور مجدد و قدرتمند درانتخابات آینده

ü      اختلاف در اردوگاه اصولگرایان

ü      عقب نشینی اصلاح طلبان از صحنه رقابت انتخاباتی

ü      استعفای تاکتیکی «عارف» و تفاهم برای حمایت از حسن روحانی

پرسش سوم : عمده ترین عامل « هم زیستی » احزاب وگروه ها را بدون درنظرگرفتن خوب یا بد بودن ظهور و بروز آنان درکدام یک از موارد زیر میدانید ؟

ü      اسلامیت نظام

ü      جمهوریت نظام

ü      ولایت و رهبری فقاهتی در رأس نظام

ü      باور به یکپارچگی و جایگاه وطن محوری سیاسیون

ü      باورهای ملی ودینی در خلق بردباری و ایثار

ü      باور به داشتن دشمن مشترک

ü      رشد دانش و بینش اجتماعی وسیاسی برای هم زیستی

ü      شناخت از شرایط استراتژیکی ایران

ü      دفع و حذف حداقلی و جذب حداکثری نظام جمهوری اسلامی ایران

.......ادامه دارد......

کوتاه وخواندنی از جریان های سیاسی

 دسته بندی ها وشکل گیری سیاسی قبل ازانتخابات سازماندهی

می شوداما بعد ازجابجایی درقوه مقننه و یا مجریه به آرامش

میرسند وبه قول خودشان بعد از انتخابات فتیله شان پایین

کشیده می شود وتا انتخاب بعدی کرکره حزب بالا رفته و

به افزایش شور و نشاط انتخاباتی کمک می کنند .

هریک ازطیف ها وجریان های سیاسی،متشکل ازاحزاب وگروه های

بزرگ وکوچکی می باشند که پس ازپیروزی انقلاب اسلامی ایران

تاکنون درقوای مختلف بصورت گروهی یا انفرادی حضور

حاکمیتی داشته ودارند.

انشعاب هایی که دربین طیف ها بوجود می آید باعث تشکیل احزاب و

گروه های جدید در یک جریان سیاسی می شوند . برای مثال جریان

اصلاح طلب متشکل ازچند حزب وگروه می باشد که درتعریف اصلاح

طلبی قسمتی از تعاریف یک گروه باگروه دیگر متفاوت است

واین تفاوت ها درعمل وسلایق ومرام نامه ها به خوبی

مشهود است وبرهمین اساس به برخی از

گروه ها واحزاب نسبت تندیا کند ویا

میانه رویی داده می شود .

در دوران مختلف برخی جریانها پس ازکسب قدرت درقوه مجریه واعمال

نفوذ درمیان اقشار مختلف،جبهه واحدی را تشکیل داده اند تا درکسب

اکثریت آراء از شانس بیشتری برخوردار شوند. سیاسیون به این

دسته از احزاب ، احزاب دولتی می گویند .

مانند جبهه دوم خرداد وکارگزاران

جناح چپ نام سنتی «اصلاح طلبان» و جناح راست نام سنتی « اصولگراها»

است . این دو جناح ویا دوجریان طی چندین دوره قوای مجریه ومقننه

را دست به دست کرده اند وبرای هرسیاست مداری واضح است

که برای پیروزی باید به یکی از این دوجریان وصل شود .

درهر انتخاباتی عده ایی با نام مستقل ها و معتدلها و یا محافظه کار وارد

عرصه انتخاباتی می شوند وخودشان به خوبی می دانند از اکثریت

برخوردار نیستند به همین دلیل مجبورند تا برای جذب آرای این

دوطیف گاهی بر طبل جناح چپ (اصلاح طلبی) و گاهی بر طبل

جناح راست (اصولگرایی) بگوبند .

جابجایی های پس از انتخابات نشان داد اکثر کاندیداهایی که درصحنه

سیاسی مستقل ظاهر شده اندبه یکی از طیف ها وصل بوده ویا

سرانجام به یکی از اردوگاه های سیاسی پیوستند وبه نوعی

می توان گفت نتوانسته اند مستقل ادامه دهند .

برخی معتقدنددر اردوگاه های مختلف سیاسیونی که اندیشه اصلاح طلبی

داشته اند بنابر دلایل و شرایط خاص سیاسی وامنیتی پس از فتنه 88

ترجیح داده اند محافظه کاری اختیار کنند تا از تعقیب افکار عمومی

در امان بمانند وبارزترین شیوه محافظه کاری پس از انتخابات

سکوت عداه ایی و یکی به نعل و یکی به میخ زدن

عده ایی دیگر بود . ........ ادامه دارد ......

قسمت دوم : دسته بندی احزاب و گروه های سیاسی

براساس تئوری و عملکردهای سیاسیون می توان گفت که :

4 جریان «اصلی» به بدنه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران

وصل می باشندکه عبارتند از :

1 = اصولگرایان 2 = اصلاح طلبان3 = محافظه کاران4 = مستقل ها

برخی از کارشناسان نیز معتقدند که از میان این چهار جریان 

9 جریان «فرعی» دیگر وجود دارد که با توجه به شخصیت فردی ، خانوادکی ،

سیاسـی و حتی اجتماعـی و اقتصادی افراد در شرایط متفاوت ظهـور و

بـروز می کنند که عبارتند از :

1 = اصولگراهای محافظه کار.........2 = اصولگراهای اصلاح طلب ...........3 = اصولگراهای مستقل

4 = اصلاح طلبان اصولگرا.........5 = اصلاح طلبان محافظه کار.............6 = اصلاح طلبان مستقل

7 = محافظه کاران اصولگرا........8 = محافظه کاران اصلاح طلب....... 9 = محافظه کاران مستقل

نکته : شاید برخی ازاین دسته بندی ها بطور رسمی شناخته شده باشند و برخی دیگر

تنهادرمحافل سیاسی آن هم بطور غیررسمی از آنان یاد شود.

یـادآوری : بـا تـوجه به نزدیگی انتخـابـات7 اسفنـد 94

وفضای موجود درجامعه سلسله یادداشتی درخصوص

احزاب و گروه های سیاسی تقدیم میگردد.

قسمت اول : گرایش های سیاسی

الف ) - گرایش های تئـوری احزاب و گروه های مختلف جامعه را می توان

در اساسنامه ها ، مرام نامه ها ، سخنرانی ها ، مقالات ، بیانیه های تبلیغاتی ،

موضع گیری های شفاهی وکتبی ... جستجو نمودکه توسط اعضـاءویا افراد

وابسطه به آنها آشکار می شود .

ب ) -اصل«فاصله حرف تا عمل» اصل انکار ناپذیری است که دامنگیر سیاسیون

جوامع مختلف بوده و هست. لذا ممکن است قبل وصل شدن به قسمتی ازبدنه

بـی بصیـرت هـا همیـشه یک منـزل باکـاروان عشـق فاصـله دارند . تاریخ گواهــی می دهــدکـه بـی بصیــرت هـای هم عصــرحضـرت آدم (ع)تا حضـرت خاتـم الانبیـاء (ص) ازنعمـت معـرفت و ایمـان قلبــی به فرستاده و حجت خـدا ، محـروم بوده انــد .

مورّخـان نوشته اندکـه : بـی بصیـرت هـای صـدر اسـلام به رسـول اللـّه (ص) می گـفتند : ما خدا و پیامبـران گذشتـه را قبـول داریم امّـا شما را نـه !

پس از رحلت پیامبر اسلام ، از میان مهـاجـران و انصـار ، از میان رزمنـدگان و مجـاهـدان میدان های مبـارزه و حتــی از میـان شـاهـدان مـاجـرای « غــدیــر » به حضـرت علـی بن ابیطالب(ع) می گفتنـد : ما پیامبـر را قبول داریـم امّـا شمـا را نـه !

و پس ازشهادت حضـرت علـی(ع) ، بـی بصیـرت هـای دوران ائـمـه معـصـومیـن (ع) همـواره یک منـزل با غافلـه عاشقـان ولایت فاصلـه داشتـه انـد .

درعصر خمینی (ره) نیـز، بـی بصیـرت هـا به مــرجع عـالیقـدر شیعیـان جهــان ، بنیانـگـذار جمـهـوری اسـلامــی ایـران ، امـام خمیـنـی (ره)مـی گـفـتنـد : مـا امـام زمان (عج)را قبـول داریم امـّا شما را نه !

واینک بی بصیرت های عصــر رهبر فرزانه انقـلاب امــام « خامنــه ایـی » مــی گـوینـد : مـا امـام خمینـــی (ره) را قبـول داریم امّـا شمـا را نـه !

وایـن حـــکایت همـچنــان بـاقـــی است .

بی بصیرت های این دوران بدانند که تاریـخ خاطرات امـروز را درخـاطـرش مـی سپـارد و هـر زمانی کــه لـب بـازکنــد مـی گـویـد :

بـی بصیـرت هـا همـیـشـه یک منـزل باکـاروان عشــق فاصـلــه دارنـد و از نعـمت معــرفت بـه حـجـت خـدا محـــرومنـد .

 الف)افراطی گری بین المللی

قریب به نیم قرن گذشته تاکنون اقدامات آشکار ضداسـلامی و افـراطی گری گـروه ها و اشخاصی که بویی از بینش ودانش غنی اسلام ناب محمدی (ص) نبرده اند حکایت از برنامه ریزی هدفمنـدی داردکه باحمایت مالی و معنوی برخی سرویس های جاسوسی بین المللی صورت می گیرد. هرچه به آینده پا می گذاریم دست های سازمان های اطلاعاتی غربی ، صهیونیستی و عربی نمایان می شود که با اهداف مشترک ، اقدامات متفاوتی را در سرزمین های مختلف اجرایی می کنند .

طـراحان افراطـی گری در اطاق های فکـر، فضـا را چنان طراحـی وآمـاده می کنند که اگـر درایت و شناخت همه جانبـه از شرایط موجود جامعه جهانی نباشد افتادن دردام شان آسان و زود هنگام خواهد بود .

طـراحان باتوجه به سرزمین ها و قومیت ها و مذاهب گوناگون ، در زمان های متفاوت دام های خود را آماده کرده تا شکارهای فردی و اجتماعی با رضایت قلبی شان به سمت دام های گسترده شده هدایت شوند .

عملکرد برخی از اندیشمندان دینی به ویژه برخی ازعلمای اهل سنت حکایت ازآن دارد که علی رغم داشتن سالها لباس علم و تقوای ، پس از ورود در این گرداب چنان فریب برنامه های مدون دشمنان را خورده اند که تا سرحد تکفیـرهم کیشان خود پیش رفته وبا مشروعیت بخشیدن به خشونت های خود ، به قصـد قربه الی الله اعمالی را مرتکب می شوند که درطول تاریخ بشریت نیز بی نظیر است .

اطاق فکر سرویس های جاسوسی طرح های خود را به مقتضای زمان ، مکان ، اقوام ، فرقه ها ، مذاهب و ادیان ، به گونه ایی تدوین می کنند تا کمترین شائبه را در اذهان متبادر سازد .

دشمنان اندیشه الهی طرح های خود را گاهـی به دست مسلمانـان و زمانـی توسط غیر مسلمـان ، گاهـی در کشورهـای اسلامی و زمانـی درسرزمین های غیر اسلامـی ، گاهـی با تـوهین به تمام مسلمانـان وزمانـی توهیـن به فرقه ها و مذاهب اسلامـی ، گاهـی تـوهین به قومیت ها و نـژادها زمانـی تـوهین به عقیـده ها و باورهـا ، گاهـی به نام دین و مذهب و سنت و زمانـی به نام آزادی قلـم و بیـان ، گاهـی با شبهه افکنی و هدف قراردادن تمام دستورات شرع مقدس و زمانـی با زیر سؤال بردن برخی از اوامـر و نواهـی وحدود الهی ، گاهـی به نام حقوق بشـر و زمانـی هم به نام تساهـل و تسامـح و ... اجرایی می کنند که اگرکسی وارد این چرخـه ازفتنـه ها شـود خواستـه و ناخواستـه مجـری نقشه های آنان خواهد شد .

بـارزتـریـن اهـداف از طریق دامـن زدن به اختلافات قومـی و قبیلـه ایی درسرزمین های مختلف ، بزرگنمایـی اختلافات سیاسـی و حزبـی ، تـرویج کینـه و نفـاق در بین فرقـه ها و مذاهب ، تـرویج خشـونت و جنایت ازنوع طالبانـی و داعشـی ، استفـاده ابزاری از دستـورات دین و مذهب مسلمانانآن هم علیه خودشـان ، تـرویج اسلام هراسـی درجوامع غیرمسلمـان ، حضـور فعال سیاسـی دربلاد اسلامـی به بهانه ایجـاد وفـاق ملـی ، حضـور نظامـی در میان مسلمانـان به بهانه مستشاری و یا مبـارزه با خشـونت و تروریست ، سرگرم کردن مسلمانـان نسبت به هم ازطریق ایجاد قائله های گوناگون برای نفوذ سریع وآسـان ، حضـور مالی و اقتصـادی به بهانـه سازندگی خرابی هایی که با آتش فتنـه های خودشان بوجود آمده است .

خلاصـه اینـکه با هرشیوه ایی که امکان حضـور فیزیکـی و غیرفیزیکـی درمناطق مـورد هدف فراهـم شود ازآن استقبال نموده و با بکارگیری قبیح تـرین و غیرانسانی تـرین اعمال و روش ها در پـی گسترش سلطه خود و عمـق بخشیدنش هستند تا منافـع شان تأمین وحفظ گردد .

نکته آخر تحولات وحوادث گوناگون اجتماعـی ، سیاسـی و نظامـی درجوامـع اسلامـی نمونه های بارزی هستند که براساس آن می توان گفت افراطی گری نه تنها « تـوهـم» نیست بلکه از بزرگ ترین چالشهای پیش روی جامعه جهانی خواهد بود .